بلاروس

درباره بلاروس

بلاروس (بلاروسی: Беларусь، الفبای لاسینکا: Belaruś؛ (به روسی: Белору́ссия)، نام قدیمی تر: Белору́ссия تلفظ: بِلُروسّییا) یک سرزمین دور از دریا در اروپای خاوری است، که با کشورهای روسیه، اوکراین، لهستان، لیتوانی، و لتونی هم‌مرز است. پایتخت آن شهر مینسک است، و شهرهای مهم دیگر آن برست، برست، گرودنو، گومل، موگلیف و ویتبسک هستند.

در بیشتر دوران تاریخ، این ناحیه که هم‌اکنون تحت عنوان بلاروس شناخته می‌شود، بخشی از سرزمین‌های دیگر بود که از آن جمله می‌توان به دوک‌نشین پولاتسک، دوک‌نشین بزرگ لیتوانی، همسود لهستان-لیتوانی و امپراتوری روسیه اشاره کرد. نهایتاً، در سال ۱۹۲۲، به یک جمهوری در اتحاد شوروی تحت عنوان بلاروسیه SSR تبدیل شد. این جمهوری به‌طور رسمی در ۲۷ اوت ۱۹۹۰، حاکمیت خود را اعلام کرد، و در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، استقلال خود را به عنوان جمهوری بلاروس در ۲۵ اوت ۱۹۹۱ اعلام کرد. از سال ۱۹۹۴ تاکنون، الکساندر لوکاشنکو رئیس‌جمهور این کشور بوده‌است. بلاروس فعلاً در حال مذاکره با همسایه خود روسیه است تا هر دو کشور در میان سایر موارد، اقتصاد خود را در طرحی به نام اتحادیه روسیه و بلاروس با همدیگر یکپارچه کنند. این کشور هنوز هم متحمل آثار انفجار هسته‌ای در حادثه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ است، که در همسایگی جمهوری سوسیالیست شوروی اوکراین قرار داشت.

از لحاظ رسمی، این کشور تحت عنوان جمهوری بلاروس (به زبان بلاروسی: Рэспубліка Беларусь، زبان روسی: Республика Беларусь،Respublika Belarus) شناخته می‌شود، در حالی که نام کوتاه آن بلاروس است. برخی کاربرد عبارت ” بلاروسی ” را که با استفاده از بیان مستقیم روسی‌سازی آن بوده، کسر شأن می‌دانند. این نام به‌طور نادرست به “روسیه سفید” ترجمه شده، که این نام به یک منطقه‌ای جداگانه اشاره دارد.

تاریخچه نام :

از لحاظ تاریخی، نام این کشور در زبان انگلیسی به ” روسیه سفید ” یا به نام تلفظ اصلی خودش (“بلا”:سفید”) اشاره شده‌است. اما این نام دقیقاً درست نیست؛ ترجمه درست آن عبارت است از:”روتنیای سفید” (ناحیه‌ای در اوکراین)؛ که این اقدام (نادرست) تا امروز در زبان‌های دیگر نیز تداوم یافته‌است.

نخستین کاربرد شناخته‌شده از کلمه “روسیه سفید” راجع به بلاروس در اواخر قرن شانزدهم از سوی فردی اروپایی به نام جرومی هورسی صورت گرفت. او این اصطلاح را برای تشریح امپراتوری ایوان آزارنده به کار برد. طی قرن هفدهم، تزارهای روسی از عبارت “روتنیای سفید” استفاده کردند که تلاش می‌کردند میراث خود را از (سرزمین) همسود لهستان-لیتوانی بگیرند. پس از آن که این همسود فروپاشیده شد، سرزمین‌هایی که هم‌اکنون بلاروس را تشکیل می‌دهند به‌طور رسمی تحت عنوان ” بلاروس ” و” بلاروسی ” نامیده شدند و این نام‌ها جایگزین نام‌های ممنوعه “لیتوا” و “لیسوینی” بودند و کاربرد آن شدند.[۱]

تلفظ‌های بلوروسیه و بیلوروسیه نقل حروف نام این کشور بر اساس (تلفظ) روسی است. بلاروس در روزهای امپراتوری روسیه “بلوروسیه ” نامیده می‌شد و تزار روسیه معمولاً “امپراتور کل روس ها- روسیه بزرگ، روسیه کوچک، و سفید” خوانده می‌شد. این کار در سراسر دوران شوروی ادمه یافت، ضمن آن‌که نام رسمی این کشور نام جمهوری سوسیالیست روسیه شوروی ” برای خود انتخاب کرده بود. برخی از اهالی بلاروس با نام “بلاروسیه ” مخالف هستند، زیرا این نام، در نظرشان روزهای تسلط حکومت روسیه و شوروی را تداعی می‌کند.[۲]

در سال۲۰۰۲، یک بررسی اطلاعاتی از سوی وب‌سایتی[۳] انجام گرفت تا ببینند کدام نسخه از این نام در اکثر وب سایت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. با استفاده از گوگل، وب سایت به جستجوی اصطلاحات گوناگون و عباراتی پرداخت که در آن کلمه “بلاروس” وجود داشت، و شکل رسمی کوتاه آن نام برای ۹۳٪ از وب سایت‌ها مورد استفاده قرار گرفته بود. تلفظهای “بلاروسیه”، ” بیلوروسیه ” و بیلوروسیا ” در ۱٪ تا ۲٪ از موارد به کار رفته بود.[۴]

امروزه تعدادی از زبان‌ها هنوز از بلاروس به عنوان روسیه سفید نام می‌برند، همچون ” Weiβrussland ” در زبان آلمانی، “بیاض روسیه” در زبان ترکی یا ” Λευκορωσία” (لوکوروسیه) در زبان یونانی.

تاریخ :

بین قرون ۶ و ۸ ام، آنچه که هم‌اکنون به نام بلاروس نامیده می‌شود تحت سکونت اسلاوها قرار داشت، که هنوز هم بر آن کشور سیطره دارند. کم‌کم اسلاوهای قدیمی شرق شروع به برقراری ارتباط با ورنجیان‌ها نمودند و کشوری را تحت عنوان روسیه تشکیل دادند، که عمدتاً نواحی اطراف پولوتسک نوین امروزی در بخش شمالی آن کشور در بر می‌گیرد. در قرن ۱۳ ام، این کشور به نحو ناهنجاری تحت تأثیر حمله مغولها قرار گرفت، و نهایتاً بخش‌هایی از روسیه توسط دوک نشین بزرگ لیتوانی بلعیده (تصرف) شد. سرزمین‌های اصلی این دوک نشین شامل نواحی اطراف شهرهای کرناوه، تراکای، ویلنیوس، بودند، اما خود دوک نشین اغلب در حال نبرد بود و فتوحات مشهوری را علیه مغول‌ها در شرق، ترکها در جنوب و سرداران تیوتونیک در غرب داشتند. تا قرن ۱۵ ام، دوک نشین بزرگ لیتوانی تا بخش عمده‌ای از اروپای باختری، از دریای بالتیک تا دریای سیاه گسترش یافت.

در ۲ فوریه ۱۳۸۶، دوک بزرگ لیتوانی، ولادسلاو دوم جوگایلا، پادشاه لهستان شد، و دوک نشین بزرگ را با لهستان در یک اتحادیه شخصی تحت کنترل یک حکومت درآورد. این اتحادیه شخصی نهایتاً به ایجاد همسود لهستان-لیتوانی، یک کشور جدید در سال ۱۵۶۹، منجر گردید. اما، تا سال ۱۷۹۵، این کشور تقسیم شد و بر مبنای تقسیمات همسود لهستان-لیتوانی از طریق الحاق روسیه امپراتوری، پروسیا و اتریش به هم پیوست. مناطق بلاروس تا زمان اشغال آن به وسیله آلمان طی جنگ جهانی اول به عنوان بخشی از قلمرو روسیه باقی‌ماند.

نخستین بار بلاروس استقلال خود را در ۲۵ مارس ۱۹۱۸ با تشکیل جمهوری خلق بلاروس اعلام نمود. اما این جمهوری، عمر کوتاهی داشت، و حکومت آن به زودی پس از خروج آلمان سرنگون شد. در سال ۱۹۱۹، بلاروس به جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی تبدیل شد، و پس از اشغال لیتوانی شرقی از سوی روسیه، در جمهوری سوسیالیست لیتوانی-بلاروسیه شوروی ادغام شد. پس از پایان جنگ لهستان-شوروی در سال ۱۹۲۱، سرزمین‌های بلاروس میان لهستان و بلاروسیه تازه تأسیس SSR تقسیم گردید، که یک عضو بنیادی اتحاد شوروی| جمهوری‌های سوسیالیست اتحاد شوروی در سال ۱۹۲۲ شد. در سپتامبر ۱۹۳۹، اتحاد شوروی در نتیجه معاهده مولوتف-ریبنتروپ، به سرزمین بلاروس تحت کنترل لهستان پیوست شد.

در سال۱۹۴۱، آلمان نازی عملیات بارباروسا را با حمله به اتحاد شوروی انجام داد. بلاروس به زودی پس از آن تسخیر شد، و اشغال بلاروس توسط آلمان نازی|باقی‌مانده در دست نازی‌ها تا سال ۱۹۴۴ ادامه یافت. بیشتر زیرساخت‌های کشور نابود شد و بخش عمده‌ای از جمعیت آن در حمله آلمان کشته شدند. مردم یهودی بلاروس نیز طی واقعه هولوکاست دچار فاجعه شدند. این موضوع تا سال ۱۹۷۱ ادمه داشت تا این که جمعیت مردم بلاروس به سطح پیش از جنگ رسید. اما جمعیت یهودیان هرگز ترمیم نشد.[۵]

پس از پایان جنگ، بلاروسیه، یکی از ۵۱ امضاکننده بنیاد ملل متحد در سال ۱۹۴۵ بود. بازسازی که پس از جنگ در بلاروس انجام گرفت در مقایسه با جمهوری شوروی آبادانی قابل مقایسه‌ای را به دنبال داشت. در طی این زمان، بلاروس به مرکزی اصلی سازندگی در ناحیه غرب اتحاد جماهیر شوروی USSR تبدیل شد. افزایش مشاغل باعث سرازیر شدن جمعیت مهاجر فراوانی از جمهوری شوروی فدراتیو سوسیالیستی روسیه به این کشور گردید.[۶]

طی دوران ژوزف استالین، سیاست روسی کردن برای «حفاظت» SSR بلاروسیه در برابر نفوذهای کشورهای غربی آغاز شد. این برنامه قرار بود در هویت فرهنگی بلاروس ریشه داشته باشد که با عناصر روسی جایگزین شد. این سیاست شامل اعزام روس‌ها از نقاط گوناگون اتحاد شوروی و قرار دادن آن‌ها در نقاط کلیدی داخل حکومت SSR بلاروسیه بود. استفاده رسمی از زبان بلاروسی و دیگر جنبه‌های فرهنگی نیز به سیاست‌های اتحاد شوروی|مسکو محدود می‌شد. پس از مرگ استالین در سال۱۹۵۳، جانشین او، نیکیتا خروشچف به برنامه روسی‌سازی ادامه داد، پایتخت SSR بلاروسیه را شهر مینسک قرار داد که ” هرچه همه ما زودتر به روسی صحبت کنیم، باید زودتر کمونیسم را برقرار نماییم.

در سال۱۹۸۶، بخشی از بلاروس تحت تأثیر انفجار نیروگاه چرنوبیل قرار گرفت که حادثه در همسایگی اوکراین رخ داد. زمانی که نخست‌وزیر شوروی میخائیل گورباچف شروع به اجرای برنامه پرستوریکای خود نمود، مردم بلاروس با فرستادن نامه‌ای به وی در دسامبر۱۹۸۶، دربارهٔ نزول فرهنگ خود شرح دادند. این رخداد از سوی مورخین، «چرنوبیل فرهنگی ۱» نام‌گذاری شده‌است.[۷]

در ژوئن۱۹۸۸، گورهای دسته جمعی در شهر کوراپاتی کشف گردید. بنا به ادعا آن‌ها، این گورها در حدود ۲۵۰هزار نفر از قربانیان (دوره) استالین را در خود جای می‌داد. برخی اظهار می‌نمایند که این کشف گواهی بر این مسئله‌است که دولت شوروی تلاش می‌نموده که مردم بلاروسی را از بین ببرد و همین موجب شده تا برخی از آن‌ها خواهان استقلال شوند.[۸]

بلاروس در ۲۷ ژوئیه ۱۹۹۰ موجودیت خود را اعلام نمود، و در ۲۵ اوت ۱۹۹۱، BSSR با به دست آوردن استقلال کامل خود، رسماً به جمهوری بلاروس تبدیل شد. در حدود همان زمان بود که استانیسلاو ششکویچ رئیس شورای عالی بلاروس درمقام رهبری بلندپایه بلاروس گردید. ششکویچ، در کنار بوریس یلتسین از روسیه و لئونید کراوچک از اوکراین در ۸ دسامبر۱۹۹۱ در بلاوژسکایا پوشچا در همایشی رسماً انحلال اتحاد شوروی و تشکیل همسود کشورهای مستقل را اعلام نمودند. تا سال ۱۹۹۴، کشور به وسیله الکساندر لوکاشنکو رهبری می‌شد، که مورد انتقاد دولت‌های غربی، (گروه) ناظر حقوق بشر، و دیگر سازمان‌های غیردولتی غربی به خاطر سیاست‌های داخلی خود به سبک اتحاد شوروی پیشین، واقع شد.

از سال ۲۰۰۵، به نظر می‌رسد که جنبشی در بلاروس به سوی اتحاد دوباره با روسیه صورت گرفته باشد. در نوامبر۲۰۰۵، یک پیش نویس از قانون اساسی برای تصویب به هردو (رئیس‌جمهور) ولادیمیر پوتین و لوکاشنکو تسلیم شده‌است.[۹]

این حرکت، در کنار دیگر موارد، بخشی از طرح ۱۹۹۶ بود که توسط لوکاشنکو و رئیس‌جمهور پیشین روسیه، بوریس یلتسین برای ایجاد اتحادیه روسیه و بلاروس انجام گرفت.

سیاست :

بلاروس یک جمهوری است که توسط رئیس‌جمهور و مجلس دوگانه آن –مجلس ملی جمهوری بلاروس و مجمع ملی- اداره می‌شود که شامل یک مجلس پایین دستی، مرکب از ۱۱۰عضو مجلس نمایندگان جمهوری بلاروس مجلس نمایندگان، و یک مجلس بالادست، با ۶۴عضو شورای جمهوری بلاروس شورای جمهوری می‌باشد. مجلس نمایندگان اختیار دارند تا نخست‌وزیر بلاروس را منصوب نمایند، اصلاحاتی در قانون اساسی بدهند، به نخست‌وزیر رای اعتماد داده و پیشنهادهایی راجع به سیاست خارجی و داخلی بلاروس ارائه نمایند. شورای جمهوری این قدرت را دارد که مقامات گوناگون دولتی را انتخاب نموده، رئیس‌جمهور را استیضاح کرده و نیز اختیار دارد تا لوایح مورد تصویب مجلس نمایندگان را قبول یا رد نماید.

هر یک از این مجامع می‌توانند هرگونه قانون مصوب از سوی مقامات محلی را در صورتی که مغایر با قانون اساسی بلاروس باشد، رد (وتو) کنند. رئیس‌جمهور- از سال۱۹۹۴، الکساندر لوکاشنکو- رهبر کشور می‌باشد. دولت، شورایی از وزرا به ریاست نخست‌وزیر بلاروس نخست‌وزیر است؛ اعضای شورای وزیران لازم نیست عضو مجلس (قوه مقننه) باشند، و از سوی رئیس‌جمهور تعیین می‌شوند. قوه قضائیه شامل دادگاه عالی و دادگاه‌های ویژه گوناگونی همچون دادگاه قانون اساسی بلاروس است، که به قانون اساسی یا قوانین اجرایی می‌پردازد. قضات دادگاه قانون اساسی از سوی رئیس‌جمهور انتخاب شده و مورد تأیید شورای (مجمع) جمهوری قرار می‌گیرند.

در بلاروس، با این که احزاب سیاسی وجود دارند که یا موافق یا مخالف رئیس‌جمهور لوکاشنکو هستند، اکثریت کرسی‌های مجمع ملی توسط افرادی اشغال می‌شود که وابستگی به هیچ‌یک از احزاب سیاسی ندارند. اما، سه حزب وجود داند که کرسی‌های مجلس نمایندگان را اشغال می‌کنند: حزب کمونیست بلاروس (۸کرسی)، حزب کشاورزان بلاروس (۳کرسی)، و حزب لیبرال دموکرات بلاروس (۱کرسی). دو حزب دیگر که متعهد به حمایت از لوکاشنکو، حزب سوسیالیست ورزش دوست بلاروس و حزب جمهوریخواه کار و عدالت می‌باشند که در انتخابات اکتبر۲۰۰۴هیچ کرسی را به دست نیاوردند. احزاب مخالف، همچون جبهه خلق بلاروس و حزب متحد غیرنظامی بلاروس نیز هیچ کرسی را در آن احراز نکردند. UCPB و BPF احزاب دیگری هستند که ائتلاف خلق به علاوه ۵، گروهی از احزاب سیاسی مخالف لوکاشنکو، را شامل می‌شوند. سازمان‌های متعددی از جمله OSCE سازمان امنیت و همکاری در اروپا OSCE، این انتخابات را به سبب نتایج منفی احزاب مخالف و غرض ورزی رسانه‌های بلاروس به سود دولت، فاقد آزادی لازم اعلام نمودند.

گزارش راجع به انتخابات پارلمانی دسامبر ۲۰۰۴ :

در انتخابات۲۰۰۰، مجلس نتایج چهار دور از رای‌گیری را پیش از آن که تمامی کرسی‌ها پر شود، به خود اختصاص داد؛ و سرانجام، ۸۶٪ نمایندگان منتخب از میان اعضای مستقل بودند، و باقی آن‌ها نمایندگان از میان احزابی انتخاب شدند که از لحاظ سنتی به رئیس‌جمهور وفادار بودند.[۱۰]

دور بعدی انتخابات در۱۹مارس ۲۰۰۶ واقع شد و این انتخابات نیز گزینش رئیس‌جمهور را شامل می‌شد. لوکاشنکو در این انتخابات در برابر الکساندر میلینکویچ، نامزد معرفی شده از سوی ائتلاف احزاب مخالف قرار گرفت. دیگر نامزد مخالف، الکساندر کازولین از دموکرات‌های سوسیالیستی بود که طی اعتراضاتی که توسط مجمع کل خلق بلاروس پیرامون موضوع تصدی لوکاشنکو ابراز شد، دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. این واقعه در بین سایر حوادث، به دلیل اظهار نگرانی نسبت به انتخابات ۲۰۰۶ بود که بی نظمی‌هایی را به همراه خود داشت.[۱۱] رئیس‌جمهور با به دست آوردن ۸۰٪ آراء، پیروز بلامنازع انتخابات شد. اما این انتخاب از نظر سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) ناعادلانه بود. از لوکاشنکو نقل قول شده که گفته بود وی سبک حکومت خودکامه را برای کنترل و نظارت بر کشور به کار می‌گیرد.[۱۲]

شورای (مجمع) اروپا از سال ۱۹۹۷ به دلیل تخلفات غیر دموکراتیک در انتخابات در همه‌پرسی قانون اساسی و مجلس از طریق برگزاری انتخابات ثانویه از عضویت در این اتحادیه محروم نمود. بر طبق مفاد کمیسیون و نیز مجمع اروپا، قانون اساسی بلاروس «نامشروع بوده و حداقل استانداردهای دموکراتیک را در برندارد و از این رو از اصول جداسازی اختیارات و اصل قانون عدول می‌نماید.»[۱۳]

دولت بلاروس همچنین به خاطر موارد تجاوز به حقوق بشر، و فعالیت‌های آن علیه سازمان غیردولتی| سازمان‌های غیردولتی، روزنامه‌نگاران مستقل، اقلیت‌های ملی و سیاستمداران مخالف خود مورد انتقاد قرار گرفت.[۱۴]

طی دوره زمامداری دستگاه جاری حکومت در بلاروس، موارد متعددی از تعقیب قانونی و آزار و اذیت وجود داشته‌است، از جمله غیبت اجباری، ناپدید شدن یا مرگ رهبران سرشناس مخالف و روزنامه‌نگاران مستقل. بلاروس همچنین یکی از تنها دو کشوری در اروپا است که مجازات مرگ را برای جنایات خاص اعمال می‌کند (کشور دیگر آلبانی است). وزیر خارجه آمریکا، کاندولیزا رایس خطاب به کمیته سنای آمریکا در روابط خارجی، بلاروس را در میان شش کشوری معرفی نمود که به عنوان بخشی از فهرست ” بازماندگان (دوران) ستمگری ” آمریکا قرار دارند.[۱۵] وزارت خارجه بلاروس اظهار داشت که بیانات وزیر خارجه آمریکا، رایس «پایه سستی» برای ایجاد یک اتحاد مناسب بین بلاروس و آمریکا می‌باشد.[۱۶]

بلاروس به عنوان ” یک اتحاد شوروی در مقیاس کوچک در بهترین دوره‌ها ” توصیف شده‌است.[۱۷]

تقسیمات کشوری :

بلاروس به شش استان (“oblast”) تقسیم می‌شود، که شهرهای آن به عنوان مراکز اداری آن نامیده می‌شوند. شهر مینسک، واقع در ایالت مینسک، دارای جایگاه ویژه‌ای از یک زیر مجموعه کشوری است که هیچ‌یک از این ووبلاست‌ها آن را شامل نمی‌شوند.

تقسیم‌بندی زیر گروهی ” اوبلاست ” میراث دوره شوروی می‌باشد. اوبلاست‌ها نیز خود به زیرگروه‌هایی به نام ” رایون “ها تقسیم می‌شوند. ترجمه رایج این واژه ” بخش “ها یا ” نواحی” است. مقامات اداری محلی (” رایساوت “، “مشاور رایون “) از سوی ساکنین رایون انتخاب می‌شوند؛ و مقامات اجرایی محلی (“مدیریت رایون “) نیز توسط مسئولان بالاتر اجرایی منسوب می‌گردند. به همین صورت، هر اوبلاستی دارای یک مقام قانونگذار خود (“اوبلزووت “) بوده که از طرف ساکنان آنجا انتخاب می‌شود، و نیز یک مقام اجرایی (“مدیریت اوبلاست “) که رهبر آن از سوی رئیس‌جمهور تعیین می‌شود.

(مراکز مدیریتی در داخل پرانتزها قرار گرفته‌اند)

مینسک (پایتخت)
ایالت برست (برست)
ایالت گومیل (گومیل)
ایالت گرودنا (گرودنا)
ایالت ماگیلیوف (ماگیلیوف)
ایالت مینسک (مینسک)
ایالت ویتبسک (ویتبسک)

جغرافیا :

مساحت کشور بلاروس ۲۰۷٬۵۹۵ کیلومتر مربع و کم و بیش اندازه گویان است. بلاروس یک کشور دور از دریا، نسبتاً پست، و شامل نواحی گسترده‌ای از سرزمین‌های باتلاقی (تالابی) می‌باشد. دریاچه‌ها و رودخانه‌ها این کشور را بریده بریده نموده‌اند.

بزرگ‌ترین منطقه باتلاقی آن پولزیا است که در میان وسیع‌ترین تالاب‌های اروپایی قرار دارد. ۱۱ هزار دریاچه در بلاروس وجود دارد، اما اکثر این دریاچه‌ها کمتر از ۵/۰ کیلومتر مربع (۱۲۴ مایل مربع) وسعت دارند. سه رودخانه اصلی در داخل این کشور جریان دارند، رود نمان، رودخانه پریپیات، و رود دنپر.

بلندترین نقطه بلاروس در جیارژیانسکارا هارا (تپه جیارژیانسکارا) به بلندای ۳۴۵ متر (۱۱۳۲ پا) می‌باشد. آب و هوای آن از زمستان‌های بسیار سرد (دمای متوسط در ژانویه در دامنه‌ای بین ۸- درجه سلسیوس تا ۲- درجه سلسیوس) تا تابستان‌های خنک و بارانی (میانگین دمای ۱۵ درجه سلسیوس تا ۲۰درجه سلسیوس) در نوسان است.

جنگل‌ها ۳۴٪ کل مناظر این کشور را پوشانده‌اند، و محصولات جنگلی را یکی از پررونق‌ترین منابع طبیعی برای این سرزمین می‌کنند. دیگر منابع طبیعی که می‌توان در بلاروس یافت شامل ذخایر زغال سنگ نارس، مقادیر اندکی نفت و گاز طبیعی، گرانیت، دولومیت، سنگ آهک، خاک رسوبی (آهک دار)، گل سفید، ماسه، شن و خاک رس می‌شود.

در حدود یک پنجم این سرزمین، بیشتر در ایالات جنوب خاوری و گومیل و ماگیلیوف هنوز تحت تأثیر انفجار سال ۱۹۸۶ درفاجعه نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل، اوکراین قرار دارد. با این که مقدار پرتوافکنی از زمان فاجعه تاکنون (تا یک درصد) کاهش یافته، بیشتر این ناحیه به عنوان نواحی غیرقابل سکونت درنظر گرفته شده‌است.[۱۸]

اقتصاد :

نظام اقتصادی تا حدود ۸۰٪ تحت کنترل دولت قرار دارد، و از زمان اتحاد شوروی تاکنون چنین بوده‌است. این کشور از لحاظ اقتصادی نسبتاً با ثبات است، اما تا حدود زیادی در تأمین مواد خام به متحد نزدیک خود روسیه وابسته است. صنعت و کشاورزی عمدتاً در دست دولت قرار دارد؛ بنابراین بلاروس یکی از معدودترین بازمانده‌های اقتصادهای ملی با سرمایه‌گذاری دولتی می‌باشد. کشاورزی تحت کنترل کشت اشتراکی با زیربخش‌های عمده کشت سیب زمینی و پرورش دام است.

از لحاظ تاریخی مهم‌ترین شعب صنعت شامل منسوجات و فرآوری چوب (جنگلی) می‌باشد. پس از سال۱۹۶۵، ایجاد صنعت سنگین و مهندسی مکانیک (تراکتور، یخچال) عمدتاً سبب ارتقاء توسعه صنعتی گردید. در داخل اتحاد شوروی، بلاروس یکی از توسعه یافته‌ترین جمهوری‌ها از لحاظ صنعتی بود. به لحاظ اقتصادی، بلاروس خود در همسود کشورهای مستقل، مجمع اقتصادی اوراسیا و اتحادیه روسیه و بلاروس شرکت دارد. پس از سال۱۹۹۰، با عرضه ساختارهای بازار آزاد به داخل اتحاد شوروی پیشین، تولید صنعتی شناور گردید. اما، رشد اقتصادی در سال ۱۹۹۶ به آن بازگشت و بلاروس در سال۲۰۰۱ اولین کشور از گروه کشورهای مستقل همسود (CIS) بود که به سطوح تولید صنعتی و کشاورزی سال۱۹۹۰رسید.

تولید ناخالص ملی برای سال۲۰۰۵ (تخمیناً) بالغ بر ۱۳/۷۹ میلیارد دلار که تقریباً برابر با درآمد سالانه ۷۷۰۰ دلار به ازای هر فرد می‌شود. در سال۲۰۰۵، تولید ناخالص ملی تا حدود ۹٪–۸ با وجود نرخ متوسط تورم حدود ۸٪، افزایش یافت. بر طبق (آمار) سازمان ملل، طی ده سال گذشته، متوسط ماهانه درآمد از ۲۰دلار آمریکا به ۲۲۵ دلار آن افزایش یافته‌است.

نرخ بیکاری، بر اساس آمار دولت بلاروس، در سال۲۰۰۵، ۲٪ بوده‌است. اما، کارشناسان خارجی معتقد بوده‌اند که نرخ واقعی آن احتمالاً از این میزان بیشتر است. موضوع بحث برانگیزتر، تصمیم این کشور به کنار گذاشتن روبل بلاروس (BYR) به نفع روبل روسیه (RUB) می‌باشد که بر طبق آژانس خبری روسیه، آژانس ایتارتاس، از ۱ ژانویه ۲۰۰۸ آغاز می‌شود.[۱۹]

اقتصاد بلاروس تحت فشار اوضاع سیاسی داخل این جمهوری است. این فشار عمدتاً به شکل تحریم‌ها علیه این کشور یا رهبری بلاروس قابل احساس است. مثلاً، اتحادیه اروپا، قطعنامه شورای (EC) به شماره ۲۰۰۶/۷۶۵ را در۱۸ می ۲۰۰۶، تصویب نمود. این قانون موجب مسدود شدن حساب‌های رئیس‌جمهور لوکاشنکو و نیز بین ۳۰ تا ۳۵ نفر از مقامات بلندپایه بلاروس در بانک‌های خارجی می‌شود. این تحریم‌ها همچنین شامل ممنوعیت سفرهای رهبران یادشده به نقاط گوناگون می‌شود. این تحریم از سوی اتحادیه اروپا پس از زمانی اعمال شد که فراکسیون این کشور اعلام نمود که انتخابات ۱۹ مارس ۲۰۰۶ فریبکارانه بوده و نیز گروه‌های مخالف در این کشور سرکوب شده‌اند.[۲۰]

جمعیت‌شناسی :

بزرگترین قوم در این کشور بلاروسی‌ها هستند که ۸۳ درصد جمعیت ۱۰ میلیون نفری این کشور را تشکیل می‌دهند. روس‌ها دومین گروه پرجمعیت این کشور با حدود ۸٪ از ترکیب جمعیتی این کشور می‌باشند. لهستانی‌ها با ۳٫۱٪ و اوکراینی‌ها با ۱٫۷٪ دیگر اقلیت‌های قومی این کشور هستند. روسی و بلاروسی هر دو زبان‌های رسمی این کشور هستند. روسی زبان اصلی کشور است و ۷۲ درصد به آن صحبت می‌کنند.

جمعیت این کشور مثل اغلب کشورهای اروپای شرقی در دو دهه اخیر روند کاهشی داشته و از بیش از ده میلیون در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ به ۹٫۵ میلیون در سرشماری سال ۲۰۰۹ رسیده‌است. تراکم جمعیت در حدود ۵۰ نفر به ازای کیلومتر مربع است و حدود ۷۲٪ مردم شهرنشین هستند. از جمعیت شهرنشین ۲۴٪ در مینسک، پایتخت و بزرگ‌ترین شهر بلاروس زندگی می‌کنند.[۲۱]

سن میانگین جمعیت ۳۷ سال است. نرخ باروری در سال ۲۰۰۷ حدود ۱٫۲۲ (بسیار پایینتر از نرخ جانشینی) بود و نرخ مهاجرت نیز منفی بود. امید به زندگی ۶۸٫۷ سال (۶۳ سال برای مردان و ۷۴٫۹ سال برای زنان) است. تعداد زنان بیشتر است و به ازای هر ۱۰۰ زن ۸۷ مرد وجود دارد. ۹۹ درصد افراد بالای ۱۵ سال باسواد هستند.[۲۲]

بر اساس آمارهای دولتی در سال ۲۰۰۹ ۵۸٫۹٪ درصد به یک مذهب اعتقاد دارند و ۴۱٫۱٪ درصد بی‌دین هستند. بیشتر مذهبی‌ها به کلیسای ارتدوکس شرقی پایبند هستند و کلیسای کاتولیک نیز در نواحی غربی (۷ درصد کل جمعیت) پیروانی دارد. این کشور در گذشته از مهمترین مراکز جمعیتی یهودیان اروپا بود و جمعیت یهودیان آن به ۱۰ درصد می‌رسید اما از میانه‌های قرن بیستم جمعیت آن‌ها به شدت کاهش یافته و اکنون اقلیت کوچک کمتر از یک درصدی را تشکیل می‌دهند.

نرخ مهاجرت به ازای هر هزار نفر در بلاروس برابر با ۳/۲+ است. بر طبق گزارش سازمان بین‌المللی مراقبت (از) کودکان، (در مقایسه با ۱۶۷ کشور) بلاروس دارای بالاترین نرخ در میان همه کشورهای اتحاد شوروی سابق می‌باشد. آن دارای رتبه ۱۶ برای نسبت شاخص مادران، رتبه ۱۴ برای نسبت شاخص زنان و رتبه ۲۰برای نسبت شاخص کودکان است. نزدیک‌ترین کشورها به آن در بین کشورهای اتحاد پیشین شوروی، استونی (رتبه ۱۸ برای رده زنان)، اوکراین (۲۶/۳۱/۲۱) و روسیه (۶۴/۳۴/۲۷) هستند.[۲۳]

بزرگ‌ترین شهرهای بلاروس (جمعیت بر اساس هزار نفر، ۲۰۰۶):

مینسک – ۴/۱۷۴۱
گومیل – ۲/۴۸۱
موگیلف – ۱/۳۶۵
ویتبسک – ۴/۳۴۲
گرودنا – ۸/۳۱۴
برست – ۳/۲۹۸
بابرویسکا – ۸/۲۲۰
بارانویچی – ۶/۱۶۸
باریساوو – ۴/۱۵۰
اورشا – ۵/۱۳۰
پینسکا – ۳/۱۲۵
مازیر – ۸/۱۱۱
سالیگورسک – ۴/۱۰۱
نواپولاتسک – ۳/۱۰۱

فرهنگ :

تاریخچه لباس سنتی بلاروس به زمان روسیه کییفی بر می‌گردد و در طول زمان تحت تأثیر فرهنگ‌های همسایه: لهستانی‌ها، لیتوانیایی‌ها، تویان‌ها، روس‌ها و دیگر کشورهای اروپایی قرار گرفته‌است. گذشته از ریشه‌های غالب روتنیایی (در اوکراین)، سبک آشپزی بلاروسی بسیار به لیتوانیایی نزدیک می‌باشد. برخی اوقات آن را تاحدودی نسبت به همسایگان بانفوذ خود از غنا و تأثیر کمتری برخوردار است. اما، در واقع این می‌تواند حاصل نبود کلی هویت ملی باشد که هنوز به عقب نگهداشتن کشور از توسعه ادامه داده و نیز سبب افت وجود سنت‌های آشپزی در ۱۰۰سال گذشته شده‌است.

جنبه‌های خاص فرهنگ بلاروس به دلیل روسی شدن آن، در طول زمان از دست رفته‌است. رئیس‌جمهور لوکاشنکو قوانینی را عرضه نموده که ایستگاه‌های رادیویی و تلویزیونی را وادار می‌نماید پیشرفت روزبه روز بلاروس را نمایش دهند، اما این اجرای این کار، تفاوتی ندارد به زبان بلاروسی باشد یا به زبان روسی. ایستگاه‌های رادیو و تلویزیونی مذکور، دولتی بوده، و توسط شرکت تلویزیونی-رادیویی دولتی کشور اداره می‌شود.

دولت روسیه بسیاری از جشنواره‌های فرهنگی سالانه را برگزار می‌نماید: “بازار اسلاویانتسکی در ویتبسک”، “چشمه مینسک “؛ “همایش‌های تئاتری اسلاوونیک”؛ “جشنواره ملی دروگری”؛ “هنرها برای کودکان و جوانان “؛ “مسابقه هنرهای نمایشی گروه جوانان”؛ “مشاعره‌های نیزویژ “؛ ” قصر صلح “؛ و جشنواره ملی ترانه و شعر بلاروس. این وقایع اجرا کنندگان با استعداد بلاروسی را نمایش می‌دهد، اعم از این که در موسیقی، هنر، شعر، رقص یا تئاتر دارای ذوق باشند. در این جشنواره‌ها، جوایز گوناگونی تحت عنوان قهرمانان شوروی و بلاروسی به خاطر مهارت آن‌ها در موسیقی یا هنر اعطاء می‌شود. شماری از روزهای تعطیل در این کشور نظیر روز استقلال یا روز پیروزی جمعیت فراوانی را به خود جذب می‌کند و نمایش‌های متعددی همچون آتش بازی و رژه‌های نظامی در آن‌ها برگزار می‌شود. بیشتر این جشنواره‌ها در ویتبسک یا مینسک برپا می‌شود.[۲۴]

بلاروس دارای چهار مکان میراث (فرهنگی) جهانی است، که دو تا از آن‌ها بین این کشور و کشورهای همسایه مشترک هستند. این چهار مورد عبارتنداز: مجموعه قصر صلح؛ قصر نیازویژ؛ بلووژسکایا پوشاچا (مشترک با لهستان)؛ طاق زمین پیمای استروو (که در آن با کشورهای استونی، فنلاند، لیتوانی، لتونی، نروژ، مولداوی، روسیه، سوئد و اوکراین سهیم می‌باشد)[۲۵]

کشورهای همسایه :

شمال باختری:لیتوانی
شمال:لیتوانی؛ روسیه
شمال خاوری:
باختر:لهستان
مرکز:بلاروس
خاور:روسیه
جنوب باختری:
جنوب:اوکراین
جنوب خاوری:

مناطق دیدنی کشور بلاروس :

قلعه میر (mir castle complex)
جنگل بیالوزا (bialowieza forest)
قلعه برست (twierdza brzeska)
کلیسای سنت سیمون و هلنا (church of saints simon and helena minsk)
پارک گورگی (gorky park)
کاخ گومل (gomel palace)
برج کامیانتس (tower of kamyanets)
باغ گیاه‌شناسی (botanical garden)

رتبه‌بندی بین‌المللی :

هر سال، تعدادی از گروه‌های غیردولتی و سازمان‌های بین‌المللی درجه‌بندی‌هایی را ارائه می‌کنند که در آن به مقایسه کشورها با یکدیگر دربارهٔ موارد فساد، آزادی در مطبوعات، فعالیت اقتصادی و حقوق زنان می‌پردازند. این، یک نمونه برداری از گروه‌های گوناگون با گزارش آن‌ها، در کنار نتایجی است که به چگونگی وضعیت رتبه‌بندی در بلاروس اشاره دارد.

مراقبت از کودکان،[۲۳] وضعیت زنان، مادران و کودکان جهان در سال ۲۰۰۶ – رتبه ۱۶ ام برای مادران، ۱۴ ام برای زنان و ۲۰ ام برای کودکان در بین ۱۶۷ کشور
ای.تی. کندی/مجله سیاست خارجی:فهرست جهانی شدن ۲۰۰۵،[۲۶] کشور رتبه‌بندی نشده‌اند
بنیاد میراث (فرهنگی)/ روزنامه وال استریت:۲۰۰۵ شاخص آزادی اقتصادی رتبه ۱۴۳ ام در بین ۱۵۵ کشور (با رتبه ۹۹/۳، رکود اقتصادی)
نرخ توسعه مالی بین‌المللی:[۲۷] ۶۰ (کشور و ناحیه) در این رتبه‌بندی شرکت نکرده‌اند.
(هفته نامه) اکونومیست:[۹] جهان در سال ۲۰۰۵- شاخص کیفیت زندگی در سراسر دنیا، رتبه ۱۰۰ ام از بین ۱۱۱ کشور
گزارشگران بدون مرز:[۲۸]- فهرست سالانه آزادی مطبوعات در سراسر دنیا (۲۰۰۴)، رتبه ۱۴۴ ام از میان ۱۶۷ کشور
شفاف‌سازی بین‌المللی:[۲۹]- فهرست آمار فساد ۲۰۰۴- رتبه ۷۴ ام در بین ۱۴۶ کشور
برنامه توسعه سازمان ملل:[۳۰]- مقام ۶۲ ام از بین ۱۷۷ کشور
عرصه اقتصادی جهان:[۳۱] گزارش رقابت جهانی ۲۰۰۵–۲۰۰۴ – رتبه‌بندی فهرست رقابت رشد، ۱۰۴ کشور در این درجه‌بندی وجود نداشتند.

تحصیلات دانشگاهی :

تحصیلات دانشگاهی در بلاروس ملزم به دارا بودن مدرک پیش دانشگاهی روسی (پاتفک) است. در بلاروس چندین دانشگاه وجود دارد که همه ساله دانشجویانی را از بلاروس و سایر کشورها به خود جذب می‌کنند. ایرانیان بسیاری نیز برای ادامه تحصیل به خصوص در رشته‌های شاخه پزشکی این کشور را انتخاب می‌کنند. از جمله دلایل آن می‌توان به امکان تحصیل به انگلیسی و هزینه پایین و پذیرش آسان‌تر نسبت به کشورهای غرب اروپا اشاره کرد. از تابستان ۱۳۹۵، مدارک این کشور برای دانشجویان رشته‌های وزارت بهداشت در ایران، فاقد اعتبار اعلام شد.[۳۲]

منبع : ویکی پدیا