لهستان

درباره لهستان

لِهِستان (رایج‌تر: لَهِستان) (به لهستانی: Polska به انگلیسی، Poland) با نام رسمی جمهوری لهستان کشوری است در مرکز اروپا، از غرب با آلمان، از جنوب غربی با جمهوری چک، از جنوب با اسلوواکی، از شمال شرقی با لیتوانی و روسیه (منطقه برون‌بومی کالینینگراد)، از شرق با بلاروس، از جنوب شرقی با اوکراین و از شمال با دریای بالتیک همسایه است. مساحت این کشور عددی بالغ بر ۳۱۲٫۶ هزار کیلومتر مربع است که آن را شصت و نهمین کشور بزرگ جهان و نهمین کشور بزرگ اروپا کرده‌است. همچنین با جمعیت ۳۸٫۵ میلیون نفری این کشور سی و چهارمین کشور پرجمعیت جهان، هشتمین در قاره اروپا و ششمین در اتحادیه اروپایی می‌باشد. لهستان با حاکمیتی متمرکز دارای ۱۶ استان است و پایتخت آن ورشو نام دارد.

قوه مجریه این کشور به ترتیب رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و هیئت وزیران است. رئیس‌جمهور برای مدت ۵ سال انتخاب می‌گردد که حداکثر یک رئیس‌جمهور می‌تواند دو دوره در این پست خدمت کند.

نام :

نام این کشور در بیشتر زبان‌های اروپایی صورتی از پول (Pole) است. در برخی زبان‌های اروپای شرقی به آن صورتی از «لخ» یا «له» می‌گویند. لخ یا له از نام قومی می‌آید که حدود بیش از یک هزار سال پیش در سرزمین کنونی لهستان زندگی می‌کرده‌اند و به لخ (lęch) معروف بودند.

به این کشور به زبان لیتوانیایی Lenkija، به زبان مجاری Lengyelország، به زبان ارمنی Lehastan، و به فارسی لَهستان یا لِهستان می‌گویند.

تاریخ :

لِهِستان بزرگ در سال ۹۶۶ میلادی توسط میزکوی اول بنا نهاده شد که متعلق به خاندان پیاسْت بود. قبایل جنوبی لهستان، لهستان کوچک را تشکیل دادند. دو لِهِستان در سال ۱۰۴۷ میلادی توسط کازیمیر اول با یکدیگر متحد شدند، لهستان با یک ازدواج سلطنتی در سال ۱۳۸۶ میلادی بین دختر پادشاه لهستان و پسر پادشاه لیتوانی با این کشور ادغام شد. این دولت لِهِستانی – لیتوانیایی بین قرون ۱۴ تا ۱۶ میلادی به اوج اقتدار خود رسید. این دولت توانست در مقابل قدرت‌های برتر آن زمان مانند شوالیه‌های آلمانی، توتنی‌ها، روس‌ها و ترک‌های عثمانی، موفقیت‌هایی حاصل کند. فقدان یک پادشاهی نیرومند در سده ۱۸ میلادی باعث شد که ابرقدرت‌های آن زمان مثل، روسیه، پروس و اتریش بتوانند، لهستان را سه بار در سالهای ۱۷۷۲، ۱۷۹۲ و ۱۷۹۵ میلادی تجزیه و تقسیم کنند، از آن پس دوران زوال لِهستان آغاز شد.

در سال ۱۹۱۸ و با به حکومت رسیدن مارشال یوزف پیلسودسکی (Marshall Józef Piłsudski) لهستان بار دیگر در اروپا عرض اندام کرد، در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ در لهستان یک نظام جمهوری برقرار گردید. در سال ۱۹۱۹، پیانیست و میهن‌پرست مشهور، ایگناس پادورسکی (Ignace Paderewski) نخست‌وزیر لِهستان شد. در سال ۱۹۲۶ پیلسودسکی در یک کودتا قدرت کامل را از آن خود کرد و تا زمان مرگش در ۱۲ می۱۹۳۵ در لهستان یک حکومت دیکتاتوری برقرار نمود. در سال ۱۹۳۹ و پس از جنگ جهانی اول پیمان محرمانهٔ عدم تجاوز بین هیتلر (آلمان) و استالین (شوروی)، موسوم به پیمان مولوتوف – روبین تروپ امضا شد و این دو کشور لهستان را به‌طور مخفیانه بین خود تقسیم نمودند و با هم قرار گذاشتند که شوروی از شرق و آلمان از غرب لهستان را اشغال کنند، در ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ همین اتفاق هم افتاد و شوروی و آلمان از شرق و غرب لهستان را اشغال کردند، و معاهدهٔ تقسیم لهستان در ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۹ به امضای دو طرف رسید. والدیسلاو رازکیویس (Władysław Raczkiewicz) رهبر تبعیدی لهستان که به فرانسه تبعید شده بود در تبعید یک حکومت تشکیل داد، پس از شکست و اشغال فرانسه در سال ۱۹۴۰، رازکیویس به لندن نقل مکان کرد. در ژوئن ۱۹۴۱، ارتش هیلتر با نادیده گرفتن پیمان خود با شوروی به این کشور حمله برد، در جریان این حمله کلیهٔ خاک لهستان به اشغال نازی‌ها درآمد. در دوران اشغال لهستان، نازی‌ها تلاش داشتند با ریشه‌کنی فرهنگ لهستانی، فرهنگ نازیسمی را جایگزین آن کنند. با پیشروی ارتش شوروی به سمت ورشو، لهستانی‌های این شهر علیه اشغالگران نازی شورش کردند که به شورش ورشو مشهور هست. هدف این شورش این بود که اداره ورشو و لهستان پس از خروج آلمانی‌ها در دست لهستانی‌ها بماند. ارتش شوروی که از این شورش مطلع شده بود، از پیش روی به سوی ورشو بازایستاد و ارتش آلمان توانست این قیام را سرکوب کند. تنها کمکی که به شورشیان شد، به صورت مرسوله‌های هوایی بریتانیایی بود. ارتش آمریکا از ارسال محموله کمک‌رسانی به لهستانی‌ها خودداری کرد و شوروی نیز اجازه نداد که بریتانیایی‌ها از فرودگاه‌های تحت کنترل شوروی در عملیات کمک‌رسانی استفاده بکنند.

دولت در تبعید لهستان در سال ۱۹۴۴ جایگزین حکومت کمونیستی شد که توسط شوروی در لهستان روی کار آمده بود، آن‌ها پس از آزادسازی شهر لوبلین واقع در شرق لهستان از دست کمونیست‌های وابسته به شوروی به این شهر رفته و در آنجا «دولت موقت لهستان» را تشکیل دادند. تعدادی از اعضای سابق دولت لهستان در تبعید (لندن) نیز به دولت لوبلین پیوسته و دولت وحدت ملی لهستان را پایه‌گذاری کردند. بلافاصله بریتانیا و آمریکا این دولت را به رسمیت شناختند، در ۲ اوت ۱۹۴۵ در برلین، هری ترومن رئیس‌جمهور آمریکا، جوزف استالین رهبر شوروی کمونیست و کلمنت اتلی نخست‌وزیر بریتانیا برای تعیین مرزهای غربی لهستان وارد عمل شدند. آن‌ها امتداد رودهای اودر و نیسه را مرز بین لهستان و غرب تعیین کردند (این مرز سرانجام به وسیلهٔ آلمان غربی در امضای پیمان عدم تجاوز در ۷ دسامبر ۱۹۷۰ پذیرفته شد). همچنین در ۱۶ اگوست ۱۹۴۵ لهستان مرزهای خود را با شوروی تعیین کرد. قانون اساسی جدید در سال ۱۹۵۲ از لهستان یک نظام دموکراتیک خلق که به نوعی تأثیرپذیری از شوروی بود، ساخت. در سال ۱۹۵۵ لهستان به عضویت پیمان ورشو درآمد و همچنین سیاست خارجی لهستان کاملاً مطابق و الگو برداری شده از شوروی بود.

سیاست :

والدیسلاو گومولکا (Władysław Gomułka) در سال ۱۹۵۶ به عنوان رهبر حزب کارگران متحد (کمونیست) لهستان انتخاب شد، او خط فکری استالینیسم را تقبیح نموده و بسیاری از استالینیست‌ها را از کشور اخراج کرد، گومولکا تلاش کرد روابط خود را با کلیسا بهبود بخشد، او همچنین بسیاری از مزارع اشتراکی را منحل کرد و مالکیت خصوصی را ترویج نمود.

پس از از هم پاشیدن شوروی سوسیالیست دوران حکومت کمونیست‌ها بر لهستان نیز به پایان رسید. لهستان به همراه چک و مجارستان در سال ۱۹۹۹ به عضویت ناتو درآمد. در آغاز جنگ عراق لهستان همواره یار وفادار آمریکا بود، لهستان در قالب نیروهای چندملیتی در عراق، ۲۰۰ سرباز به این کشور گسیل داشت. در آوریل ۲۰۰۵ لهستان اعلام نمود تا پایان این سال کلیهٔ نظامیان خود مستقر در عراق را از این کشور خارج می‌کند.

در ۱ مارس ۲۰۰۴ میلادی لهستان به اتحادیهٔ اروپا پیوست، در ۲ مه همین سال لسزاک میلر (Leszek Miller) از سمت خود استعفا داد، زیرا محبوبیت او به علت فساد گسترده و افسار گسیخته و همچنین ادامهٔ آشفتگی اقتصادی این کشور به کمتر از ۱۰ ٪ رسیده بود، مارک بلکا Marek Belka وزیر پیشین دارایی لهستان جایگزین او شد. در ۲۳ دسامبر ۲۰۰۵ لخ کاچینسکی از حزب محافظه کار رئیس‌جمهور جدید لهستان معرفی و جایگزین الکساندر کواشنیوسکی از حزب کمونیست شد، کازیمیرز مارسینکیویسز (Kazimierz Marcinkiewicz) نیز به سمت نخست‌وزیر منصوب شد. در ژوئیه ۲۰۰۶ رئیس‌جمهور لهستان، نخست‌وزیر مارسینکیویسز را برکنار و برادر دوقلوی خود، یاروسواف کاچینسکی که رهبر حزب قانون و عدالت بود را به عنوان نخست‌وزیر جدید لهستان منصوب کرد. یاروسلاو، نخست‌وزیر به علت داشتن حمایت برادرش که رئیس‌جمهور بود از هیچ اعمال خلافی فروگذار نکرد و این امر دست او را برای اختلاس‌های کلان اقتصادی باز گذاشت، رسوایی‌های اقتصادی بی‌شماری که یاروسلاو در طی دوران نخست‌وزیری اش مرتکب شد، پارلمان لهستان را وادار کرد که دیگر سکوت نکند، همچنین او نام حزبش «قانون و عدالت» را نیز با اعمال خلاف قانونش زیر سؤال برده بود. پارلمان سرانجام در آوریل ۲۰۰۷ رای به عدم صلاحیت یاروسلاو کاسزینسکی داد، این بار برادرش نیز نتوانست کاری برایش انجام دهد، رئیس‌جمهور لچ کاسزینسکی در سپتامبر ۲۰۰۷ حکم عزل همزادش را صادر نمود، و در نوامبر ۲۰۰۷ دونالد توسک را به عنوان نخست‌وزیر جدید لهستان انتخاب کرد،

امروزه مهمترین دغدغهٔ سیاست خارجی لهستان برپایی سامانهٔ دفاع ضد موشکی آمریکا در خاک این کشور است که با مخالفت شدید روسیه همراه شده‌است.

نوع حکومت لهستان، جمهوری چندحزبی است که دارای دو مجلس قانون‌گذاری است. از اوت ۲۰۱۰، رئیس‌جمهور این کشور، برونیسلاو کوموروفسکی، و نخست‌وزیر وی، اوا کوپاچ است.

قانون

قانون اساسی لهستان قانون عالی در لهستان است و نظام حقوقی لهستان بر اساس اصل حقوق مدنی و آزادی افراد در برابر دولت و حکومت کشور است.

نیروی نظامی :

نیروهای مسلح لهستانی از چهار شاخه تشکیل شده‌اند: نیروهای زمینی (Wojska Lądowe)، نیروی دریایی (Marynarka Wojenna)، نیروی هوایی (Siły Powietrzne)، نیروهای ویژه (Wojska Specjalne) و نیروی دفاع منطقه‌ای – یک بخش نظامی از نیروهای لهستانی لهستان از سال ۲۰۱۶ برنامه‌ریزی شده‌است. نیروهای نظامی، هنگامی که به‌طور کامل فعال هستند، شامل ۵۳۰۰۰ نفر می‌شود که برای مقابله با تهدیدات بالقوه جنگ‌های ترکیبی آموزش دیده و مجهز خواهند بود.[۱] ارتش متعلق به وزیر دفاع کشور است؛ با این حال، فرمانده ارشد رئیس‌جمهوری است.

مهم‌ترین مأموریت نیروهای مسلح، دفاع از تمامیت ارضی لهستان و منافع ملی لهستان است. یکی از هدف‌های امنیت ملی لهستان این است که با نوسازی و سازماندهی مجدد ارتش خود، با نهادهای دفاع، اقتصادی و سیاسی ناتو و اروپا هماهنگ شود. نیروهای مسلح بر اساس استانداردهای ناتو سازماندهی شده‌اند. خدمت نظامی اجباری (سربازی) برای مردان در سال ۲۰۰۸ متوقف شد. از سال ۲۰۰۷ تا سال ۲۰۰۸، خدمات اجباری ۹ ماه بود.[۲]

تقسیمات کشوری :

لهستان شامل ۱۶ استان می‌باشد:

استان عنوان لهستانی مرکز
دولنواشلونسکی (سلیزیا سفلی)[۳] Dolnoslaskie وروتسلاو
کویاواسکو پومورسکی kujawsko-pomorskie بیدگوشچ

ترونی

ووجکی Lodzkie ووج
لوبلسکی (لوبلین)[۴] Lubelskie لوبلین
لوبوسکی (لوبوش)[۵] Lubuskie گورژوف ویلکوپولسکی

ژلونا گورا

ماووپولسکی (لهستان کوچک‌تر)[۶] Malopolskie کراکوف
ماسوویان Masovian ورشو
اوپولسکی (اوپوله) Opolskie اوپوله
پودکاروپاسکی (پودکارپاکیه) Podkaropackie ژشوف
پودلاسکی[۷] Podlaskie بیاویستوک
پومورسکی (پومرانی)[۸] Pomorskie گدانسک
اشلونسکی (سیلسیان)[۹] Slaskie کاتوویتس
اشفیتوکشیسکی Swietokrzyskie کیلتس
وارمینسکو مازورسکی وارمی-ماسوری) Warminsko-Mazurskie الشتین
ویلکوپولسکی (لهستان بزرگ‌تر)[۱۰] Wielkopolskie پوزنان
زاخودنی پومورسکی (پومرانی غربی)
[۱۱]
Zachodniopomorskie شچچین

جغرافیا :

پایتخت لهستان شهر ورشو (Warsaw)، با جمعیت بالغ بر ۱٫۷۱۶٫۰۰۰ نفری (طبق سرشماری سال ۲۰۱۰) بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهر این کشور محسوب می‌شود. این کشور دارای قدمت تاریخی است.

مساحت آن ۳۱۲۶۸۵ کیلومتر مربع است که در رده شصت و هشتم کشورهای جهان قرار می‌گیرد. در سال ۱۹۹۷ جمعیتی بالغ بر ۳۸۸۰۲۰۰۰ نفر را دارا بود که بدین ترتیب در رده بیست و نهم کشورهای جهان قرار می‌گرفت.

از مهمترین شهرهای لهستان می‌توان به کراکوف ۷۵۶ هزار نفر، ووچ ۷۴۲ هزار نفر، وروتسلاو ۶۳۲ هزار نفر، پوزنان ۵۵۶ هزار نفر، گدانسک ۴۵۵ هزار نفر، اشچچین و کاتوویتس اشاره کرد.

جنوب لهستان را کوه‌های کارپات دربر گرفته‌اند، رودهای اودر (Oder) و نیسه (Neisse) هم نیز در غرب لهستان جریان دارند، از جمله رودهای مهم لهستان می‌توان به، ویستولا (Vistula)، وارتا (Warta) و باگ (Bug) اشاره کرد که نقش مهمی در تجارت لهستان ایفا می‌کنند. بلندترین نقطهٔ لهستان، کوه ریسی (Rysy) با ارتفاع ۲۴۹۹ متر می‌باشد که در جنوب لهستان و هم‌مرز با اسلوواکی در میان کوهستان کارپات قرار دارد.

اقتصاد :

واحدهای پول این کشور عبارت است از: زلوتی = ۱۰۰ گروش = ۹۷۵۰ ریال

مهمترین صادرات لهستان را، ماشین‌آلات و تجهیزات حمل و نقل، خواربار و حیوانات زنده و فراورده‌های کشاورزی تشکیل می‌دهند.

مردم :

۹۶ ٪ نژاد مردم لهستان را، لهستانی‌ها، ۱ ٪ را آلمانی، ۱ ٪ را بلاروس‌ها و ۱ ٪ را نیز اوکراینی‌ها تشکیل می‌دهند، همچنین دین ۹۰ ٪ لهستانی‌ها، کاتولیک، ۱ ٪ ارتدکس و ۱ ٪ نیز پروتستان می‌باشد. زبان لهستانی، زبان رسمی کشور لهستان است.

نژادهای زیر در لهستان به چشم می‌خورد:

۱- لهستانی ۹۸٫۷ درصد

۲- اوکراینی ۰٫۶ درصد

۳- آلمانی ۰٫۴ درصد

۴- بلاروسی ۰٫۱ درصد

در مورد مذاهب موجود در این کشور می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- کاتولیک ۹۵ درصد

۲- ارتودوکس ۲٫۳ درصد

۳- پروتستان ۰٫۴ درصد

گردشگری :

لهستان پس از پیوستن به اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۴، تعداد گردشگرانش به‌شدت افزایش یافت. گردشگری به‌طور کلی به اقتصاد این کشور کمک می‌کند و بخش نسبتاً زیادی از بازار اقتصادی خدماتی کشور را تشکیل می‌دهد. لهستان ششمین کشور پر بازدید جهان توسط گردشگران خارجی است که توسط سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) رتبه‌بندی شده‌است.

جاذبه‌های گردشگری در لهستان بسیار گوناگون هستند و از کوه‌های جنوبی تا سواحل شنی در شمال، با دنباله‌ای از تقریباً هر سبک معماری، مقصد جذابی برای گردشگران است. پرطرفدارترین شهر کراکوف است که سابقه پایتخت لهستان بودن را داشته و به‌عنوان عتیقه عصر طلایی رنسانس لهستان عمل می‌کند.

ارائه خدمات توریستی مهم لهستان شامل فعالیت‌های در فضای بازمانند اسکی، قایقرانی، پیاده‌روی کوهستانی و صعود به قله و همچنین آژانس گردشگری، یا بازدید از آثار تاریخی است. مقصدهای گردشگری شامل ساحل دریای بالتیک در شمال است؛ منطقه دریاچه ماسوره و جنگل Białowieża در شرق؛ در جنوب Karkonosze و کوه‌های تاترا است؛ در این کشور بیش از صد قلعه نیز وجود دارد که بسیاری در ویلوسی سلیس پایین و در امتداد تپه‌های محبوب «غارهای عقاب» قرار دارند.

ورزش :

ورزش در لهستان شامل تقریباً تمام رشته‌های ورزشی است، به ویژه: رالی، جاده سریع‌السیر، بسکتبال، بوکس، شمشیربازی، فوتبال، فوتبال آمریکایی، هندبال، هاکی روی یخ، شنا، سوارکاری، والیبال، وزنه‌برداری، اسکی، دوچرخه‌سواری، دومیدانی و فرمول یک. والیبال ورزش اول لهستان و فوتبال و والیبال محبوب‌ترین ورزش‌های کشور لهستان محسوب می‌شوند.

مهاجرت لهستانی‌ها به ایران :

مهاجرت لهستانی‌ها به ایران در میانه جنگ دوم جهانی روی داد. در طی سال‌های ۱۳۲۰ الی ۱۳۲۳ خورشیدی بیش از ۱۵۰ هزار نفر از لهستانی‌ها برای مهاجرت به فلسطین و آفریقا، از کشور اتحاد جماهیر شوروی وارد خاک ایران شدند.

پس از دو سال و با آغاز حمله آلمان به شوروی، استالین مجبور شد با دولت در تبعید لهستان از در دوستی درآمده و فرماندهی واحدی در مقابل آلمان در جبهه لهستان ایجاد کند. طبق این توافق قرار بر این شد که علاوه بر عبور افراد نظامی تجهیز شده لهستانی از خاک ایران، زندانیان و افراد داخل اردوگاه‌ها نیز از طریق ایران به فلسطین و آفریقا مهاجرت کنند. این عمل با نقض بی‌طرفی ایران و اشغال ایران توسط قوای انگلیسی و سپس روسیه در تاریخ سوم شهریور ۱۳۲۰، امکان‌پذیر گشت.[۱۲]

نخستین گروه در اوایل فروردین ۱۳۲۱ با چهار کشتی روسی که حامل ۲۹۰۰ نفر سرباز و مهاجر بود، وارد بندر انزلی (پهلوی سابق) شدند. این نیروی نظامی قرار بود از طریق همدان و کرمانشاه به عراق بروند. تعداد مهاجرین در اردیبهشت ۱۳۲۱ خورشیدی به حدود ۱۳۰۰۰ نفر رسید.

منبع : ویکی پدیا