الجزایر

درباره الجزایر :

اَلجَزایر (به عربی: الجزائر) کشوری است در شمال قاره آفریقا، میان مراکش و تونس. پایتختش الجزیره نام دارد. مردم الجزایر عرب و بربر هستند، و دین رسمی‌شان اسلام و مذهبشان سنی است. مساحت آن ۲/۳۸۱/۷۴۱ کیلومتر مربع و در آمار سال ۲۰۰۹ (میلادی) جمعیت آن ۳۵/۳۶۹/۰۰۰ نفر بوده‌است. زبان رسمی الجزایر عربی است ولی به زبان فرانسوی و بربر نیز صحبت می‌کنند.

در ژوئیه سال ۱۹۶۲ الجزایر پس از ۱۳۲ سال، استقلال خود را اعلام کرد و از استعمار فرانسه رها شد. پیش‌درآمد این رهایی هشت سال جنگ بود با صدها هزار کشته. سایه این گذشته بر مناسبات فرانسه و الجزایر هم‌چنان سنگینی می‌کند.

الجزایر تحت تأثیر ناآرامی‌های سیاسی موسوم به بهار عربی که بخش‌هایی از خاورمیانه و شمال آفریقا را فرا گرفت، واقع نشد و عمدتاً از آن مصون ماند. ناظران معتقدند علت عدم سرایت بهار عربی به الجزایر، تجربه تلخی بود که مردم این کشور از کشتارهای خونین دهه ۱۹۹۰ داشتند.[۲]

جغرافیا :

الجزایر کشوری در شمال قاره آفریقا است، که از سمت شرق به تونس و لیبی از سمت غرب به مراکش و صحرا، از جنوب غربی موریتانی، از سمت شمال به دریای مدیترانه و از سمت جنوب به نیجر و مالی محدود است. مساحت آن حدود ۲/۳۸۱/۷۴۱ کیلومتر مربع یعنی تقریباً سه برابر فرانسه و در حدود یک برابر و نیم ایران است.

از شهرهای بزرگ الجزایر، الجزیره پایتخت کشور، و وهران و قسنطینه و عنابه و باتنه را باید نام برد.

الجزایر بزرگترین کشور در آفریقا به لحاظ مساحت می‌باشد. مساحت این کشور ۲ میلیون و ۳۸۱ هزار و ۷۴۰ کیلومتر مربع است، قسمت اعظم مناطق ساحلی الجزایر کوهستانی است و بنادر طبیعی اندکی دارد. منطقه‌ای که از ساحل شروع می‌شود و تا تل اطلس امتداد می‌یابد، حاصل‌خیز می‌باشد. در جنوب تل اطلس استپ‌هایی وجود دارند که تا اطلس صحرایی امتداد پیدا می‌کنند، صحرا در مناطق جنوبی‌تر قرار دارد. جبال هقار منطقه‌ای مرتفع در مرکز صحرا و در جنوب الجزایر است. شهرهای مهم الجزایر، الجزیره، آوران، قسنطینه و عنابه می‌باشند. شمال الجزایر آب و هوای معتدل مدیترانه‌ای دارد. در تل اطلس، دمای هوا در تابستان بین ۲۱ تا ۲۴ درجه سانتی‌گراد و در زمستان بین ۱۰ تا ۱۲ درجه سانتی‌گراد می‌باشد و رطوبت هوا زیاد است. در شرق الجزایر هوا اندکی سردتر است. از مشخصه‌های آب و هوایی الجزایر، بروز طوفان‌های شن می‌باشد. در الجزایر تنها بخشی از صحرا که در مدار رأس‌السرطان قرار می‌گیرد بسیار گرم است. میزان بارندگی در طول سواحل زیاد بوده و سالانه بین ۴۰۰ تا ۶۷۰ میلی‌متر برآورد می‌شود. بیشترین بارندگی در بخش مالی شرق الجزایر وجود دارد که به ۱۰۰۰ میلی‌متر در سال می‌رسد.[۳]

تاریخ :

بربرها نخستین کسانی بودند که از روزگار خیلی دور در این سرزمین سکونت داشتند. اولین بار فنیقی‌ها در سدهٔ دوازدهم پیش از میلاد به ان کشور هجوم آوردند و مهاجر نشین‌هایی در کرانه‌های شمالی آن پدید آوردند. سپس کارتاژی‌ها به آن جا وارد شدند و نواحی شرقی آن را به تصرف درآوردند. رومی‌ها، پس از برانداختن دولت کارتاژ، به این سرزمین دست یافتند و چندی بر سواحل شمالی آفریقا و سرزمین‌های ساحلی الجزایر حکومت کردند. واندال‌ها در ۴۳۰ بعد از میلاد، دست رومی‌ها را از الجزایر کوتاه کردند.

مردم الجزایر در آغاز قرن هشتم میلادی با آمدن اعراب به این سرزمین به اسلام گرویدند. از سال ۶۴۴ تا ۶۵۶، اولین قبیله بربر الجزایری که به اسلام گروید، مَغراوی‌ها بودند. به نوشته ابن خلدون، مورخ قرون وسطی، «اوزمار بن سکلب» رهبر مغراوی‌ها به درخواست عثمان بن عفان، خلیفه سوم، اسلام آورد. مغراوی‌ها نیز با بازگشت رهبر خود، دسته جمعی، به اسلام گرویدند. به سال ۶۶۵، حکومت بنی امیه اولین حمله خود به مغرب را آغاز کرد. سال ۶۸۳، فتوحات عقبة ابن نافع آغاز گردید. اگر چه مقاومت‌های بیزانسی‌ها اندکی مانع آنها شد، اما بربرها کوتاه نیامدند. از سوی دیگر، این مغراوی‌ها بودند که از ابتدای جنگ به بنی امیه پیوستند.[۴]

سال ۷۰۸، بنی امیه همچنان الجزایر را در دست داشتند و دوره پیشا-اسلام در این کشور پایان یافت. همچنان که زبان‌های لاتین و فینیقی از یادها می‌رفتند، الجزایر رفته رفته به اسلام پیوست. پس از فتح الجزایر توسط مسلمانان، اندک اندک زبان عربی در میان شهرنشینان جایگاه خود را به دست آورد.[۴]

ابوالمهاجر دینار از سوی امویان حکومت را در سال ۷۴۷ میلادی در این منطقه دست گرفت. با روی کار آمدن فاطمیان در مصر، الجزایر در زمره خراجگزاران آنان درآمد، اما دودمانی (زیریان) که به نیابت از آنان در الجزایر و تونس حکومت می‌کرد بر ضد آنان شورید و مذهب تسنن اختیار کرد. فاطمیان نیز برای مقابله با آن سلسله قبیله بنوهلال را که بسیار پرجمعیت بود، به منطقه فرستادند تا موجبات تضعیف آن سلسله را فراهم کنند و این آغاز عربی کردن منطقه بود. پس از آن، با روی کار آمدن دو سلسله بربر مرابطان و موحدان که از غرب برخاسته بودند، منطقه مدتی روی آرامش دید، اما با سقوط موحدان، الجزایر به صحنه نبرد سه دولت جانشین زیانیان الجزایر، حفصی‌های تونس و مرینی‌های مراکش تبدیل شد. در قرون پانزدهم و شانزدهم، اسپانیا به تاخت و تازهایی در الجزایر پرداخت و در سواحل آن چند آبادی ایجاد کرد.

در سال ۱۵۱۷، الجزایر توسط خیرالدین و برادرش تحت سلطه امپراتوری عثمانی درآمد.[۳] پیش از چیرگی فرانسه، کشوری مستقل بشمار می‌رفت و اداره کشور به دست یک شخص که با لقب (داعی) نامیده می‌شد اداره می‌گردید. الجزایر به سه استان بزرگ تقسیم شده بود و اداره هر استان به دست یک نفر که به‌عنوان (بای) خوانده می‌شد قرار داشت. پس از آن افکار استقلال‌طلبانه در آنجا رواج یافت و مردم الجزایر حکومتی آزاد تشکیل داده با دولت فرانسه جنگیدند. پیکار آنان به استقلال الجزایر انجامید (۱۹۶۲ م)

در تاریخ الجزایر زبان‌های بربری، فینیقی، لاتین، فرانسه، اسپانیایی و ترکی نوعی آمیختگی زبانشناختی را به وجود آورده که نتیجه آن یک زبان عربی الجزایری بسیار نامتجانس می‌باشد؛ زبانی که در مناطق مختلف الجزایر شکل‌های متفاوتی را به خود گرفته و تا امروز نیز به همین شکل ادامه داشته‌است.

سیاست :

نخستین رئیس‌جمهور الجزایر نوین، احمد بن بلا بود. بن بلا پس از استقلال الجزایر از قید استعمار، از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۵ در رأس دولت جدید قرار داشت. وی از سال ۱۹۵۴ از سازمان‌دهندگان قیام مردم الجزایر علیه استعمارگران فرانسوی و از بنیان‌گذاران «جبهه آزادیبخش ملی» الجزایر بود. احمد بن بلا پس از استقلال الجزایر، ریاست دولت و حزب حاکم را برعهده گرفت. وی به‌عنوان رئیس‌جمهور الجزایر در چارچوب «کشورهای غیرمتعهد» نماینده یک سیاست «ضدامپریالیستی و سوسیالیستی» بود. در سال ۱۹۶۵ بن‌بلا با کودتای وزیر دفاع خود، هواری بومدین، سرنگون شد و تا اوایل دههٔ ۱۹۸۰ در حصر خانگی به سر برد.[۵]

الجزایر بهار سیاسی خود را در سال‌های آخر دهه ۱۹۸۰ تجربه کرد. این بهار و گشایش‌های سیاسی ناشی از آن به قدرت‌گیری چشمگیر حزب اسلامی «جبهه نجات» در انتخابات سال ۱۹۹۰ منجر شد. در آن سال پس از پیروزی «جبهه نجات اسلامی» در نخستین انتخابات پارلمانی آزاد الجزایر، ارتش وارد عمل شد. ارتش رئیس‌جمهور وقت، شاذلی بن جدید را وادار کرد انتخابات را متوقف کند و از قدرت کناره بگیرد. ارتش نتیجه انتخابات را باطل و گروه‌های اسلام‌گرا را غیرقانونی اعلام کرده و با انجام کودتایی آرام، سران جبهه نجات را هم به زندان انداخت. از آن پس بخش مهمی از اسلام‌گرایانی که می‌خواستند از طریق به‌دست گرفتن قدرت الجزایر را به یک جامعه اسلامی تمام‌عیار تبدیل کنند، مخفی شدند، دست به اسلحه بردند و حدود ده سال ترور و وحشت بر الجزایر حاکم شد.[۲]

مقابله مسلحانه جبهه نجات با این اقدامات ارتش به جنگی داخلی منجر شد ۲۰۰ هزار کشته برجای گذاشت. جنگ داخلی یادشده عملاً سلطه ارتش و نیروهای امنیتی را بر ساختار سیاسی الجزایر تحکیم و تقویت کرد و جامعه را اینک در زیر فشار گذاشتن حاکمان برای رفع انسدادها و گسترش فضای باز سیاسی به نوعی از احتیاط‌کاری سوق داده است.[۶]

عبدالعزیز بوتفلیقه کسی است که سرانجام توانست در اوایل قرن بیست و یکم طرح آشتی ملی را برقرار کند و از آن پس برای چهار دوره بر کرسی ریاست‌جمهوری وسیع‌ترین کشور آفریقایی تکیه زده است. بوتفلیقه قانون اساسی الجزایر را تغییر داد و خود توانست در سال ۲۰۰۹ برای سومین بار به ریاست جمهوری برسد و پس از آن در سال ۲۰۱۴ برای چهارمین دوره بر مسند ریاست جمهوری تکیه زد. بوتفلیقه برای جلوگیری از روی دادن اتفاقاتی مشابه «بهار عربی» در کشور خود اجازه تأسیس ۲۳ حزب سیاسی جدید را صادر کرد و تعداد نمایندگان مجلس جدید را به ۴۶۲ نفر افزایش داد.[۷] اما او در چشم مخالفان خود تنها خدمتگزار ارتش بود که منابع اقتصادی الجزایر را در کنترل خود دارد.[۸]

این کشور هنوز از آسیب‌های ناشی از جنگ داخلی دهه نود میلادی بهبود نیافته است. تلاش برای ایجاد تغییرات سیاسی در آن سال‌ها به دلیل دخالت نظامیان ناکام ماند و به سرخوردگی مردم انجامید.

جبهه آزادیبخش ملی و حزب تجمع برای دموکراسی، دو حزب تشکیل‌دهنده دولت ائتلافی هستند. ائتلاف اسلامگراها که ائتلاف سبز نام گرفته، شامل جنبش نهضت، جنبش جامعه‌ای برای صلح و جنبش ملی اصلاح است. دولت الجزایر با درس‌گیری از انتخابات پرپیامد سال ۱۹۹۰ کوشیده است برخی گرایش‌های اسلامی را در ساختار قدرت ادغام کند تا هم قدرت مانور و عمل اسلام‌گرایان تندرو محدود شود و هم بخش‌های مذهبی‌تر جامعه خود را با حکومت «بیگانه» نبینند. از همین رو، به رغم حضور همچنان سنگین «جبهه آزادیبخش ملی» و شاخه کوچک انشعابی از آن (حزب تجمع برای دموکراسی) در قدرت، از سال ۱۹۹۷حزب اسلامی «جنبش جامع صلح» به دبیرکلی ابوجره سلطانی نیز تا ژانویه امسال در دولت شریک بود. از جمله با پافشاری همین حزب بود که بحث قانون ورود ممنوعیت مشروبات الکلی به جریان افتاد و مخالفت آن، تلاش برای برخی اصلاحات و گشایش‌ها در قانون خانواده را ناکام گذاشت.[۶]

ساختار سیاسی الجزایر به گونه‌ای است که اگر اپوزیسیون، اعم از اسلامی و غیراسلامی در مجلس صاحب فراکسیون‌هایی قوی هم بشود، باز هم در شاکله و سلسه مراتب این ساختار تغییر اساسی به وجود نخواهد آمد، زیرا مجلس از اختیارات چندانی برخوردار نیست و رئیس جمهور به علاوه ارتش همچنان آشکار و نهان ارکان اصلی و اساسی حکومت را در دست خواهند داشت.[۶]

اقتصاد :

بیشتر مردم الجزایر از دیرباز به کشاورزی می‌پرداختند. در بخش شمالی گندم و جو کاشته می‌شود. غرس میوه و مرکبات در الجزایر روزبه‌روز رونق می‌گیرد. در این کشور صنایع دستی مانند سوزن‌دوزی عربی، فرش الجزایری، چرم‌سازی، منبت‌کاری، کاشی‌سازی و غیره رواج دارد. در این کشور سالیانه ۳۰٬۰۰۰٬۰۰۰ تن آهن ۷۰۵٬۰۰۰ تن فسفات ۲۸۰٬۰۰۰ تن زغال بدست می‌آید و ذخایر گسترده نفت نیز در جنوب و جنوب شرقی آن وجود دارد.

با وجود آنکه الجزایر دارای معادن بسیار و درآمد بالای حاصل از فروش گاز طبیعی است، اما فاصله میان قشرهای غنی و فقیر در این کشور زیاد است. وضع صنعت و کشاورزی در الجزایر کساد است و ظرفیت چندانی برای اشتغال ایجاد نمی‌کنند. گردشگری هم بر خلاف تونس و مصر، به دلیل محافظه‌کاری و انزوای سیاسی و فرهنگی رژیم هواری بومدین در سال‌های پس از انقلاب ۱۹۶۲، به حاشیه رانده شده و نقشی در اقتصاد این کشور بازی نمی‌کند. بیکاری به ویژه در میان جوانان گسترده است و مشکل گرانی و کمبود مسکن هم از قشر متوسط تا قشرها ضعیف‌تر را تحت فشار قرار داده است.[۶]

تقسیمات کشوری :

کشور الجزائر دارای ۴۸ استان (به عربی: ولایة) است که همه استان‌های آن با شهرهای مراکز استان خود هم‌نامند. استان‌های الجزائر به نوبه خود به ۵۵۳ شهرستان (عربی: دایرة) و این شهرستان‌ها به ۱۵۴۱ بخش (عربی: بلدیة) تقسیم می‌شوند.

نام استان‌های الجزائر به قرار زیر است:

. أدرار
۲. الشلف
۳. الاغواط
۴.ام‌البواقی
۵. باطنه
۶. بجایه
۷. بسکره
۸. بشار
۹. البلیده
۱۰. البویره
۱۱. تمنراست
۱۲. استان تبسه
۱۳. تلمسان
۱۴. تیارت
۱۵. تیزی وزو
۱۶. الجزائر

۱۷. استان الجفله
۱۸. جیجل
۱۹. استان سطیف
۲۰. سعیده
۲۱. سکیکده
۲۲. سیدی بلعباس
۲۳. عنابه
۲۴. قالمه
۲۵. قسنطینه (کنستانتین)
۲۶. مدیه
۲۷. مستغانم
۲۸. استان المسیله
۲۹. معسکر
۳۰. ورقله
۳۱. وهران
۳۲. بیض

۳۳. یزی
۳۴. برج بوعریریج
۳۵. بومرداس
۳۶. الطارف
۳۷. تندوف
۳۸. تسمسیلت
۳۹. الوادی
۴۰. خنشله
۴۱. استان سوق اهراس
۴۲. تی‌پازه
۴۳. میله
۴۴. عین الدفلی
۴۵. النعامه
۴۶. عین تموشنت
۴۷. غردایه
۴۸. غلیزان

مردم و مذهب :

جمعیت الجزایر ۳۵/۳۶۹/۰۰۰ نفر (۲۰۰۹) است که ۸۵۰۰۰۰ نفر فرانسوی و اسپانیایی و ایتالیایی مالتی و بقیه الجزایری هستند ۹۹/۸٪ جمعیت آن عرب-بربر بوده و کمتر از ۱٪ اروپایی هستند.

زبان رسمی کشور عربی است و زبانهای فرانسوی و بربری نیز کاربرد دارند. ۹۹/۱٪ جمعیت مسلمانان سنی مذهب و۰/۶اباضیه هستند و بقیه عمدتاً مسیحی و کلیمی.

که دین اسلام (مذهب اهل سنت مالکی) دارند و عرب زبانند و به زبان محلی آمازیغی و فرانسه نیز صحبت می‌کنند، هر سال نزدیک به ۳۰۰٬۰۰۰ نفر بر آنها اضافه می‌شود.

اکثر الجزایری‌ها بربر یا عرب هستند، البته عرب بودن یا بربر بودن براساس ملاحظات زبانی یا هویتی مشخص می‌شود. اما منشأ و ریشه کلیه الجزایری‌ها اقوام بربر می‌باشند. مسئله عرب ـ بربر بیشتر جنبه هویتی دارد و نوعی تمایز نژادی، یا قومی به حساب نمی‌آید. اقوام بربر به چندین گروه قومی تقسیم می‌شوند: قبائلی در مناطق کوهستانی شمالی ـ مرکزی، شاویه در کوهستان‌های اطلس شرقی، مزابیه در دره مزاب و طوارق در جنوب. تعداد اندکی آفریقایی سیاهپوست نیز در الجزایر زندگی می‌کنند. الجزایری‌های ترک تبار حدود ۵٪ جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند که عمدتاً در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند.[۳]

اکثر الجزایری‌ها به عربی الجزایری تکلم می‌کنند. حدود ۸۳٪ جمعیت به زبان عربی با گویش «درجه» صحبت می‌کنند. با این حال، در رسانه‌ها و در مناسبت‌های رسمی به زبان عربی استاندارد تکلم می‌شود. بربرها که تقریباً ۴۵٪ جمعیت را تشکیل می‌دهند عمدتاً به یکی از گویش‌های تامازیغت صحبت می‌کنند. اما اکثریت آنان عربی الجزایری نیز می‌دانند. عربی تنها زبان رسمی کشور است، اما اخیراً تامازیغت نیز به عنوان یک زبان ملی به رسمیت شناخته شده‌است. مسئله زبان به لحاظ سیاسی به ویژه برای اقلیت بربر حائز اهمیت و حساسیت می‌باشد. سیاست زبانی دولت مبنی بر عربی‌سازی عمدتاً در واکنش به ۱۳۰ سال استعمار فرانسه و نیز رواج ناسونالیسم عربی بوده‌است. فرانسه همچنان به عنوان زبان خارجی آموخته می‌شود و در مدارس به کودکان آموزش داده می‌شود. همچنین، در رسانه‌ها و بخش‌های بازرگانی از زبان فرانسه استفاده می‌شود.[۹]

منبع : ویکی پدیا