سوئد

درباره سوئد

پادشاهی سوئد (‎گوش دهیدi‎/ˈswiːdən/‎ SWEE-dən; سوئدی: Sverige [ˈsværjɛ] دربارهٔ این پرونده listen راهنما·اطلاعات)، کشوری است در شمال اروپا در شبه‌جزیره اسکاندیناوی. از غرب با کشور نروژ، از شمال شرق با کشور فنلاند، از شرق با خلیج بوتنی، از جنوب شرقی با دریای بالتیک و از جنوب غربی با کشور دانمارک همسایه‌است. نام این کشور در فارسی از نام آن در زبان فرانسوی (Suède) گرفته شده‌است. پایتخت و بزرگ‌ترین شهر این کشور استکهلم است.

سوئد با مساحت ۴۴۹٬۹۶۴ کیلومتر مربع، کمابیش اندازهٔ عراق و چهارمین کشور بزرگ اروپا (پنجمین کشور بزرگ اروپا با احتساب بخش اروپایی روسیه از نظر مساحت می‌باشد. جمعیت سوئد بیش از ۱۰ میلیون نفر است.[۲] که تقریباً ۷٫۹ میلیون نفر آن را سوئدی‌ها تشکیل می‌دهند. این کشور با تعداد ۲۱ نفر در هر کیلومتر مربع تراکم جمعیت پایینی دارد و بیشتر این جمعیت نیز در جنوب سوئد مستقر هستند. همچنین بیش از ۸۵٪ مردم سوئد در ناحیه شهری زندگی می‌کنند.

حکومت کشور سوئد پادشاهی مشروطه است و دولت به شکل پارلمانی اداره می‌گردد. پادشاه در این کشور مقامی تشریفاتی است و کشور را نخست‌وزیر اداره می‌کند. پس از پایان جنگ سرد، سوئد در تاریخ ۱ ژوئن ۱۹۹۵ به کشورهای عضو ناتو پیوست اما بعدها همانند کاری که در قبال منطقه یورو کردند، با یک رفراندوم از ناتو خارج شدند. سوئد همچنین عضو سازمان ملل متحد، شورای اروپا، سازمان تجارت جهانی، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، شورای نوردیک و مدل نوردیک می‌باشد. سوئد هشتمین سرانهٔ تولید ناخالص داخلی را در جهان دارا می‌باشد و جایگاه خوبی در جنبه‌های مختلف ملی مانند کیفیت زندگی، آزادی شهروندی، بهداشت، آموزش، اختلاف طبقاتی، رفاه و توسعه انسانی دارد.[۳][۴][۵][۶][۷]

مردم :

مردم سوئد همراه با مردمان نروژ، ایسلند و دانمارک از شاخه ژرمنی اقوام هندواروپایی بوده و تبارشان به وایکینگ‌ها می‌رسد. کیفیت زندگی شهروندان سوئدی بالا و نرخ بیکاری در آن کشور پایین است و اقتصاد آن بر پایه مشارکت مردم در سرمایه‌گذاری‌ها استوار است.[۸]

تاریخ سوئد :

تاریخ این کشور مانند اکثر کشورهای باستانی آغازی آمیخته با افسانه‌ها و اسطوره‌ها دارد، دوره هائی که پادشاهان و حکمرانان قهرمانان افسانه‌ای به‌شمار می‌آمدند. حدود دو هزار سال قبل، یخهای متراکم شبه جزیره اسکاندیناوی شروع به ذوب و به تدریج از شمال به جنوب عقب نشستند. در آن زمان مردمی در شمال آلمان امروزی و جنوب اسکاندیناوی زندگی می‌کردند که اصل و منشأ آن‌ها مشخص نیست، آنان به دنبال یخ‌ها به راه افتادند و ناگهان سرزمینی پوشیده از جنگل‌های انبوه و مملو از دریاچه‌ها، برکه‌ها و آبگیرها یافتند. قدیمی‌ترین نوشته‌ها حکایت از قومی نیرومند به نام آسورها در این سرزمین می‌نماید، این قوم به دارا و فقیر تقسیم شده بودند و روسا و سرکردگان آن به ثروت خود اتکا داشتند. اسورها از شاه یگانه‌ای به سیستم شاه – کاهنی پیروی می‌کردند و به پادشاه به چشم یک روحانی بزرگ نگاه می‌کردند و قدرتشان به ویژه به سازمان نیروی دریائی آن‌ها بستگی داشت.

وایکینگ‌ها

یک یورش بزرگ و سخت و ویرانگر از سوی این اقوام شمالی، اسکاندیناوی و اروپا را فرا گرفت. شمالی‌ها که وایکینگ نامیده می‌شدند کشورهای اروپائی و شهرها را مورد تاخت و تاز خود قرار دادند، هر جا را که توانستند غارت کردند، در آنجا که توانستند به داد و ستد و تجارت پرداخته و گاه در آنجا ساکن گردیدند. ابن قبائل شمالی که بعدها نرمن نامیده شدند تا حدود مدیترانه پیش رفتند و با کشتی‌های خود در داخل رودهای بزرگ حرکت نموده و به هر کجا که وارد شدند آن را ویران کرده و ساکنان آن نقاط را قتل‌عام و اموال آنان را غارت نمودند. این راهزنان و آدمکشان، ناحیه شمال غربی فرانسه را که امروز نرماندی نامیده می‌شود را متصرف شدند، هم‌چنین جنوب ایتالیا و سیسیل را به تصرف خود درآورده و به تدریج در این نقاط مستقر و ساکن شدند و به صورت مالکان و اشراف بزرگ درآمدند. کلمه وایکینگ که از ریشه ویکن به معنای خلیج گرفته شده به مردمی اطلاق می‌شده که در اطراف آبگیرهای اسلو زندگی می‌نموده‌اند، علت تجاوزها و یورش‌های وایکینگ‌ها را عده‌ای به خاطر ازدیاد جمعیت و عدم کفایت محصولات کشاورزی دانسته وگروهی معتقدند که رفاه و ثروت زیاد و ماجراجویی‌های آن قوم علت آن بوده‌است. حملات وایکینگ‌ها منجر به چندین بار فتح انگلستان و بخش هائی از فرانسه شد و تجاوزات آنان تا قسطنطنیه و حتی دریای خزر و مرزهای ایران نیز توسعه یافت.

پس از وایکینگ‌ها، تاریخ سوئد را می‌توان به دورانهای زیر تقسیم کرد:

وایکینگ‌ها ۱۰۵۰ – ۸۰۰ میلادی
پیش از سده‌های میانه ۱۲۵۰–۱۰۰۰ میلادی
سده‌های ۱۳۸۹–۱۲۵۰ میلادی
عصر یکپارچگی ۱۵۲۰–۱۳۸۹ میلادی
عصر واسا ۱۶۱۱–۱۵۲۰ میلادی
عصر ابرقدرت‌ها ۱۷۱۸–۱۶۱۱ میلادی
عصر آزادی ۱۷۷۲–۱۷۱۸ میلادی
عصر گوستاو ۱۸۰۹–۱۷۷۲ میلادی
عصر آخرین بازسازی ۱۸۶۶–۱۸۰۹ میلادی
عصر گسترش صنعتی ۱۹۱۸–۱۸۶۶ میلادی
عصر دموکراسی ۱۹۳۹–۱۹۱۸ میلادی
و جنگ جهانی دوم به بعد

قرن دهم میلادی

در حدود سالهای ۱۰۰۰ میلادی سوئد سازمانی کاملاً ساده داشت، سازمانی که از مدت‌ها قبل آن را حفظ کرده بود، کشور در وجود شاه تشخص می‌یافت، اما در عین حال پادشاه بر اساس آداب و سنن و برخی قوانین و مقررات سلطنت می‌نمود و موظف به رعایت آن‌ها بود. سرزمین سوئد از ایالت‌های گوناگونی تشکیل می‌شد که این ایالت‌ها با هم پیوندهایی داشتند، در امور داخلی این ایالات خودمختار بودند. در سطح کشوری مجمع همگانی بنام تینگس (Tings) وجود داشت که موارد خاصی مانند جنگ و صلح وظیفه اصلی آن بوده و تعیین انواع مالیات و میزان آن کار بعدی آن را تشکیل می‌داد، تصویب و اجرای قوانین و احکام قضائی و حقوقی نیز در وظایف تینگس قرار می‌گرفت. پادشاه علاوه بر مقام سلطنت مقامی روحانی نیز داشت، این مقام از طرف تینگس به پادشاه تفویض می‌شد، مقام روحانیت شاه تا زمان مسیحیت ادامه پیدا کرد ولی در قرون وسطی این نظام به هم ریخت و شاه قدرت کامل را به خود اختصاص داد.
در قرون وسطی، با ورود مسیحیت به سوئد مناقشات و درگیری‌های دامنه‌داری میان پیروان مسیحیت و طرفداران آئین‌های سنتی آغاز گردید، نمونه‌ای از نتیجه‌های این درگیری‌ها اخراج اینگه پادشاه وقت از مجمع تینگس توسط توده‌های خشمگین ملت بود، یکی از نزدیکان اینگه تعهد نمود که با انجام مراسم قربانی برای خدایان آن‌ها را به سر مهر آورد و با این تعهد به جانشینی اینکه برگزیده شد.

قرن دوازدهم

در اوائل قرن دوازدهم پادشاهی به نام اسورکر به سلطنت رسید، وی فردی مسیحی از فرقه گریگوریان بود، بر اساس دستورها این فرقه کلیسا قدرتی مافوق مردم و قوانین داشت، اسورکر در یک بامداد نوئل وقتی برای ادای نماز به کلیسا می‌رفت بوسیله یکی از خدمتکارانش به قتل رسید، پس از او اریک یدوارسون به سلطنت رسید وی دودمانی را بنیان گذاشت که به سلسله اریک معروف می‌باشند، سیمای تاریخی اریک با افسانه و مذهب درآمیخته، هر کار نیکی که انجام می‌گردید به او نسبت داده می‌شد، اریک در روز معراج مسیح توسط یک شاهزاده دانمارکی به قتل رسید و به لقب شهید معروف گردید.

در دوران سلطنت کنوت، پسر اریک، ارتباط ویژه‌ای میان دو کشور آلمان و سوئد برقرار گردید، این ارتباط با ورود عده‌ای از معدنچیان آلمانی که کنوت فعالیت آن‌ها را برای صنعتی کردن کشور لازم می‌دانست آغاز شد، این معدنچیان پیشروان صنعتی شدن کشور سوئد شدند.

بعد از کنوت یکی از مشاوران او به نام بیرجر یارل به سلطنت رسید، اولین اقدام بیرجر ایجاد وحدت سراسری کشور بود، وی پادشاهی بود قانون گذار، از قوانین این پادشاه می‌توان از قوانین مربوط به خانواده، قوانین مربوط به کلیسا، قوانین ارث (بر اساس یکی از مواد این قانون دختران یک دوم پسران می‌توانستند ارث ببرند) نام برد. برجر یارل بانی شهر استکهلم می‌باشد.

سیاست :

در زمان سلطنت گوستاو واسا در قرن ۱۶ اولین مجلس ملی سوئد متشکل از نمایندگانی از ۴ طبقه اشراف، روحانیون، طبقه متوسط و دهقانان گشایش یافت. طی قرون آتی، قوانین پیچیده تری برای ریکسدگ وضع گردیده و به تدریج تعداد دستگاه‌های اجرائی افزایشی یافت. قدرت مجلس ملی به‌طور عمده‌ای تغییر یافته و از زمانی به زمان دیگر نسبت به سلطنت از جایگاه بی‌نهایت سستی برخوردار بوده‌است. این درحالیست که در دورة آزادی طی قرن ۱۸، مجلس ملی جایگاه خود را بهبود بخشیده و نظام منسجمی پایه‌ریزی گردید. تا پیش از ۱۸۰۹ قدرت سلطنت و مجلس در یکدیگر ادغام بود، تا اینکه پس از سال ۱۸۰۹ دربار و سایر مراجع قدرت، استقلال یافتند. در سال ۱۸۶۵ مجلس دوگانه‌ای جایگزین مجلس قبلی گردید. تا سال ۱۹۱۷ نظام دوگانه‌ای برقرار بود، تا این که سازمانی با ۳۵۰ نماینده و کمیته‌های مختلفی در زمینه‌های گوناگون تأسیس گردید. در سال ۱۹۷۴ دولت سوئد به طراحی قانون اساسی جدیدی مبادرت نمود. پس از گذشت مدت زمان ۲۰ سال دوره نمایندگی به دورة چهار ساله تغییر یافت. کشور سوئد از نظام دموکراتیک انتخابی برخوردار می‌باشد به این معنا که کلیه احزاب سیاسی با بیش از ۴در صد آراء انتخابات عمومی از کرسی در مجلس برخوردار می‌گردند. شهروندان سوئدی اجازه حضور در انتخابات مجلس را دارند. درحال حاضر تعدادی حزب سیاسی در مجلس ملی سوئد فعالیت دارند. سال ۱۹۲۱ آغاز قطعی دموکراسی در سوئد محسوب می‌شود. سال ۱۹۱۹ پارلمان سوئد در مورد حق شرکت همگانی در انتخابات و آراء یکسان زنان و مردان تصمیم‌گیری کرد. دو سال بعد از این تصمیم اولین انتخابات پارلمان برگزار شد. در پی انتخابات سال ۱۹۲۱ پنج زن به پارلمان سوئد راه یافتند.[۹] انتخابات پارلمان سوئد چهارسال یکبار برگزار می‌شود.[۹] گشایش مجلس در هر پائیز وظیفه پادشاه سوئد است. در این هنگام سال پارلمانی آغاز می‌گردد. پادشاه شخص اول کشور سوئد است ولی این مقام در درجه نخست جنبه نمایندگی مملکت و تشریفاتی دارد.

احزاب سیاسی

در سوئد احزاب سیاسی کوچک و بزرگ بسیاری فعال هستند. شاخص‌ترین آن‌ها هشت حزب سیاسی زیر است:

حزب سوسیال دموکرات Socialdemokraterna
حزب میانه‌رو یا مدرات Moderaterna
حزب مرکزی یا سنترال پارتی Centralpartiet
حزب خلق – لیبرال‌ها یا فولک پارتی Folkpartiet
حزب دموکرات مسیحی Kristdemokraterna
حزب چپ Vänsterpartiet
حزب سبز Miljöpartiet
حزب دموکرات سوئد Sverigedemokraterna

جغرافیا :

سوئد در شمال اروپا واقع شده و دارای آب و هوای بسیار سردی است. این کشور از نظر طبیعی، از ۴ ناحیه تشکیل شده‌است. کوه‌های پوشیده از جنگل در منطقه نورلند در شمال، دریاچه دیستریکت در ناحیه مرکزی، زمین‌های مرتفع یونکوپینگ در جنوب و جلگه حاصلخیز اسکانیا در منتهی‌الیه بخش جنوبی کشور. تابستان‌ها کوتاه و گرم و زمستان‌های سرد و طولانی از ویژگی‌های آب و هوای این کشور است. میانگین بارش سالانه از ۲۰۰ سانتی‌متر در غرب و جنوب غربی، تا ۵۰ سانتی‌متر در شرق و جنوب شرقی متغیر است. بیش از نیمی از مساحت این کشور از جنگل پوشیده شده و طبعاً، صنایع چوب و ساخت ماشین آلات مرتبط با آن، معمول و متداول است. در قسمت‌های شمالی سوئد شش ماه از سال روز و شش ماه شب است که این به خاطر نزدیک بودن به قطب شمال است؛ ولی در قسمت‌های جنوبی می‌توان چهار فصل را دید.

تقسیمات کشوری :

استان‌های سوئد

کشور سوئد به ۲۵ استان (به سوئدی: Län) تقسیم می‌شود:
استان‌های سوئد

– بلکینگ
– بوهوسلن
– دالارنا
– دالس‌لند
– گوت‌لند
– گستریکلاند
– هاللاند
– هلسینگلاند
– هریدالن
– یمتلاند
– لاپلاند
– مدلپاد
– نوربوتن
– نرکه
– اسکونه
– اسمالند
– سودرمانلاند
– اوپلاند
– ورملاند
– وستمانلاند
– وستربوتن
– وسترگوت‌لند
– انگرمانلاند
– اولاند
– اوسترگوت‌لند

شهرهای بزرگ :

شهرهای پرجمعیت سوئد به ترتیب عبارت‌اند از:

شهرهای اصلی سوئد

رتبه شهر جمعیت شهر جمعیت شهر و حومه رتبه
۱
Stockholm vapen bra.svg

استکهلم

۸۱۸٬۶۰۳ ۱٬۲۵۲٬۰۲۰ ۱
۲
Göteborg vapen.svg

گوتنبورگ

۵۰۰٬۱۸۱ ۵۱۰٬۴۹۱ ۲
۳
Malmö vapen.svg

مالمو

۲۵۸٬۰۲۰ ۲۷۶٬۲۴۴ ۳
۴
Uppsala vapen.svg

اوپسالا

۱۲۸٬۴۰۹ ۱۹۰٬۳۱۱ ۴
۵
Västerås vapen.svg

وستروس

۱۰۷٬۰۰۵ ۱۳۲٬۹۲۰ ۵
۶
Örebro vapen.svg

اوربرو

۹۸٬۲۳۷ ۱۳۰٬۴۲۹ ۶
۷
Linköping vapen.svg

لینشوپینگ

۹۷٬۴۲۸ ۱۳۸٬۵۸۰ ۷
۸
Coat of arms of Helsingborg, Sweden.svg

هلسینگبورگ

۹۱٬۴۷۵ ۱۲۷٬۰۴۰ ۸
۹
Jönköping vapen.svg

یونشوپینگ

۸۴٬۴۲۳ ۱۲۲٬۱۹۴ ۹
۱۰
Norrköping vapen.svg

نوشوپینگ

۸۳٬۵۶۱ ۱۲۵٬۴۶۳ ۱۰
۱۱
Lund vapen.svg

لوند

۷۶٬۱۸۸ ۱۰۳٬۲۸۶ ۱۱
۱۲
Umeå vapen.svg

اومئو

۷۵٬۶۴۵ ۱۱۲٬۷۲۸ ۱۲
۱۳
Gävle vapen.svg

یوله

۶۸٬۷۰۰ ۹۲٬۰۸۱ ۱۳
۱۴
Borås municipal arms.svg

بوروس

۶۳٬۴۴۱ ۱۰۰٬۲۲۱ ۱۴
۱۵
Södertälje vapen.svg

سودتلیا

۶۰٬۲۷۹ ۸۱٬۷۹۱ ۱۵
۱۶
Eskilstuna vapen.svg

اسکیلستونا

۶۰٬۱۸۵ ۹۲٬۲۵۰ ۱۶
۱۷
Täby municipal arms.svg

تبه

۵۸٬۵۹۳ ۶۱٬۰۰۶ ۱۷
۱۸
Karlstad vapen.svg

کارلشته

۵۸٬۵۴۴ ۸۲٬۸۷۸ ۱۸
۱۹
Halmstad vapen.svg

هالمستاد

۵۵٬۶۸۸ ۸۸٬۹۵۸ ۱۹
۲۰
Växjö vapen.svg

وکشو

۵۵٬۶۰۰ ۷۹٬۳۰۱ ۲۰
رتبه شهر جمعیت شهر جمعیت شهر و حومه رتبه
آمار سال ۲۰۰۵ سوئد

اقتصاد :

در گذشته نه چندان دور، تا اواخر قرن هجدهم میلادی، سوئد یکی از فقیرترین کشورهای اروپا بود، اما بعدها دوران رشد اقتصادی سوئد آغاز شد. بعد جنگ جهانی دوم این رشد اقتصادی شتاب بیشتری به خود گرفت، درآمد خالص ملی کشور بالا رفت و شکوفائی رشد اقتصادی به وجود آمد. درآمد کشور سوئد مثل دیگر کشورهای نسبتاً کوچک صنعتی، وابسته به صادرات تولیدات صنعتی است که در حال حاضر از رشد بالائی در توازن بین صادرات و واردات برخوردار است.[۱۰] تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۰۶ میلادی ۱/۱۲۰۰ میلیارد دلار بود و رشدی ۵/۴ درصدی را نسبت به سال پیش از آن نشان می‌داد. نرخ بیکاری این کشور ۶/۵درصد است. آماری از جمعیت زیر خط فقر این کشور در دسترس نیست اما به نظر می‌رسد این آمار نباید چندان بالا باشد.[نیازمند منبع] تورم در این کشور ۴/۱درصد است. ۳۵ درصد از محصولات صادراتی این کشور را ماشین‌آلات تشکیل می‌دهد و بقیه شامل وسایل نقلیه موتوری، کاغذ و مشتقات آن، چوب، محصولات آهنی و فولادی و مواد شیمیایی است که به کشورهای آلمان (۸/۹درصد)، آمریکا (۳/۹ درصد)، انگلستان (۱/۷ درصد)، دانمارک(۹/۶ درصد)، فنلاند(۶ درصد)، فرانسه(۹/۴ درصد)، هلند(۷/۴ درصد) و بلژیک(۵/۴درصد) صادر می‌شود.[۸]

فرهنگ :

زبان

زبان سوئدی از خانوادهٔ زبان‌های هندواروپایی شاخهٔ ژرمنی است و به زبان‌های نروژی و دانمارکی نزدیکی دارد. این سه زبان بسیار به هم نزدیک بوده و اغلب گویشوران آن‌ها می‌توانند هر کدام به زبان خود با هم ارتباط زبانی برقرار کنند. زبان سوئدی، زبان رسمی کشور سوئد می‌باشد. در برخی نواحی شمالی کشور، به زبان فنلاندی نیز تکلم می‌گردد. تعداد ۴ زبان اقلیمی اعم از فنلاندی، تورندال، رومانی (زبان کولی‌ها) و ییدیش (زبان یهودیان) در کشور سوئد تکلم می‌گردد. شهروندان سوئدی تا حدود معینی در تعامل با دستگاه‌های دولتی از حق استفاده از این زبان‌ها برخوردار بوده و هم چنین درخصوص مراقبت‌های کودکان و بزرگسالان از حق استفاده از زبان‌های فنلاندی و سامی نیز برخوردار می‌باشند.[۱۰]

دین

مسیحیت پروتستان لوتری با عضویت ۶۶ درصد از جمعیت این کشور در کلیسای سوئد[۱۱] بزرگترین مذهب در سوئد است.[۱۲] مذاهب مسیحی دیگر موجود در سوئد شامل کاتولیک و ارتدکس شرقی می‌باشند. طبق سندی به نام «آزادی بین‌المللی دینی» از وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا اسلام در سوئد با دارا بودن ۵ درصد از جمعیت، دومین مذهب بزرگ به حساب می‌آید.[۱۳] بقیه جمعیت یا بی‌دین هستند یا متعلق به ادیان دیگر می‌باشند.[۱۴][۱۵]

طبق نظرسنجی یوربارومتر در سال ۲۰۱۰ [۱۶]

۱۸٪ از شهروندان سوئدی پاسخ دادند که “آنها بر این باورند که خدا وجود دارد”.
۴۵٪ پاسخ دادند که “آنها بر این باورند که نوعی روح یا قدرت حیات وجود دارد”.

۳۴٪ پاسخ دادند که “آنها باور ندارند که هیچ نوع روح، خدا و یا قدرت حیات وجود دارد”.

بر اساس مطالعه دموسکوب درباره‌ی اعتقادات سوئدی‌ها در سال ۲۰۱۵ [۱۷]

٪۲۱ به یک خدا باور داشتند. (در مقایسه با ۳۵٪ در سال ۲۰۰۸)
٪۱۶ به ارواح باور داشتند.

٪۱۴ به خلقت هوشمندانه باور داشتند.

تعداد زندانی‌ها

سوئد در ردهٔ ۱۷۲ام کشورهایی که بیشترین تعداد زندانی را دارا هستند قرار دارد.[۱۸] بر پایهٔ آمار رسمی، تعداد زندانی‌های این کشور در سال ۲۰۰۴ میلادی به ۵٬۷۲۲ نفر رسید. پس از این سال شمار زندانی‌ها رو به کاهش نهاد و سالانه ۱ درصد کاهش داشته‌است. میزان کاهش در میان سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ به ۶ درصد رسید، به‌طوری‌که از جمعیت ۹٫۵ میلیون‌نفری این کشور در سال ۲۰۱۲، ۴٬۸۵۲ زندانی بودند. انتظار می‌رود در سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ نیز این روند ادامه یابد. کاهش شدید تعداد زندانی‌ها در این کشور باعث شد که در نوامبر ۲۰۱۳ اعلام شود که این کشور قصد دارد ۴ زندان و بازداشتگاه موقت خود را تعطیل کند. با وجود اینکه دلیل قطعی کاهش زندانیان مشخص نشده اما حدس زده می‌شود تأکید بر روند بازپروری زندانیان و کمک به پذیرفته‌شدنشان در جامعه، و نیز اتخاذ مجازات‌های ملایم‌تر برای برخی جرایم از جمله در زمینهٔ مواد مخدر که از سال ۲۰۱۱ در این کشور اجرا شده، در این زمینه مؤثر بوده‌است.[۱۹]

مهاجرت :

سوئد به عنوان یکی از مهاجر پذیرترین کشورهای اروپا در طول تاریخ یکی از مقصدهای اصلی مردم کشورهای دیگر برای مهاجرت بوده‌است و همواره یکی از دلایل رشد جمعیت آن بوده‌است، در سال ۲۰۱۱ حدود ۲۷٪ یا دو میلیون نفر از جمعیت سوئد به صورت کامل یا جزئی غیر سوئدی بوده‌اند[۲۰][۲۱][۲۲] از این تعداد ۱۴۲۷۲۹۶ نفر که در سوئد زندگی می‌کرده‌اند در خارج از کشور به دنیا آمده‌اند.

در سال ۲۰۰۹ مهاجرت به سوئد به بالاترین سطح خود رسیده و ۱۰۲٬۲۸۰ نفر به این کشور مهاجرت کرده‌اند.

ده گروه بزرگ افراد متولد خارج در سال ۲۰۱۲ به شرح زیر بوده‌است:[۲۳]

فنلاند (۱۶۳٬۸۶۷)
عراق (۱۲۷٬۸۶۰)
لهستان (۷۵٬۳۲۳)
یوگسلاوی سابق (۶۹٬۲۶۹)
ایران (۶۵٬۶۴۹)
بوسنی و هرزگوین (۵۶٬۵۹۵)
آلمان (۴۸٬۷۳۱)
ترکیه (۴۵٬۰۸۵)
دانمارک (۴۴٬۲۰۹)
سومالی (۴۳٬۹۶۶)

منبع : ویکی پدیا