چایخانه‌ها اولین گالری‌های تهران بودند!

در سال ۱۳۱۰ شمسی تعداد قهوه خانه های تهران به ۷۱۱ باب رسید. بیشتر این قهوه‌خانه‌ها در محله و راسته‌های بازار قرار داشتند. قهوه‌خانه‌ها مرکزی برای تجمع مردم کوچه و بازار بود و مهم‌ترین اتفاق‌ها و حوادث روزمره در این اماکن موضوع بحث می‌شد. با توجه مردم به قهوه‌خانه ها کم‌کم پای هنرمندان نیز به این پاتوق ها باز شد. شعرا، نقال‌ها، معرکه‌گیرها و از همه مهم‌تر نقاشان از هنرمندانی بودند که در قهوه‌خانه ها به شهرت می‌رسیدند و این پاتوق‌ها جایی برای عرضه آثار هنری‌شان به حساب می‌آمد. نقاشی قهوه‌خانه ای شاخه‌ای از هنر نقاشی انتزاعی بود که در دل همین قهوه‌خانه‌ها پا گرفت و به یک مکتب هنری تبدیل شد.

گروه ایرنا زندگی – نقال‌ها از میانه روز به قهوه‌خانه می‌آمدند و برنامه‌شان در چند نوبت تا غروب ادامه پیدا می‌کرد. ذکر مصیبت اهل‌بیت در روز عاشورا، داستان گذر سیاوش از آتش، داستان یوسف و زلیخا، داستان لیلی و مجنون و نبرد رستم و سهراب و رستم و اسفندیار از محبوب ترین داستان هایی بود که نقال‌ها در قهوه‌خانه های تهران برای مردم تعریف می‌کردند. نقاشی قهوه‌خانه ای زاییده همین پرده‌های نقالی بود. در همان روزهایی که کمال‌الملک به شاگردانش رموز طبیعت سازی با علم نقاشان اروپایی را آموزش می‌داد نقاشی قهوه‌خانه ای مکتبی برای ارائه تصویرهای ذهنی هنرمندان از داستان‌ها و حماسه‌های ملی و مذهبی شد. این شیوه نقاشی برآمده از سنت پرده‌خوانی و مرثیه‌سرایی و تعزیه‌خوانی بود و رواج آن از دوره محمد شاه قاجار آغاز شد و در دوره ناصرالدین شاه به اوج خود رسید.

مردم کوچه و بازار مخاطب نقاشی قهوه‌خانه‌ای بودند

ساده و بی پیرایه بودن از نخستین ویژگی‌های نقاشی قهوه‌خانه ای بود. مردم از این نقاشی ها استقبال می‌کردند و هر روز برای دیدن این پرده ها به قهوه‌خانه های مختلف سرک می‌کشیدند. پرده‌ها جایی از قهوه خانه نصب می‌شد که از بیرون قابل رویت نباشد. هر کس طالب شنیدن نقالی بود باید ابتدا چای دیشلمه‌ای سفارش می‌داد و بعد به فراخور رتبه اجتماعی‌اش در فاصله تعیین شده ای از پرده و نقال می‌نشست و به داستان‌ها گوش می‌داد. نقاشی قهوه‌خانه ای که مردم بیش از نقالی مشتاق دیدن آن بودند بیشتر ذهنی و متکی بر برداشت های هنرمند از داستان های حماسی و مذهبی بود. به همین دلیل مردم خیلی راحت با آن ارتباط برقرار می کردند و پای این پرده‌ها اشک‌ها می‌ریختند و گاهی حتی برای تبرک به آن ها دست می‌کشیدند. به همین دلیل شاید این مکتب را بتوان به عنوان مردمی ترین هنر دوره قاجار نامگذاری کرد.

چایخانه‌ها اولین گالری‌های تهران بودند!

مشهورترین نقاشان قهوه‌خانه‌ای

«حسین قوللر آغاسی» از مشهورترین نقاشان قهوه‌خانه ای بود. او هنر نقش اندازی روی کاشی و روغن‌کاری را در ۹ سالگی از پدرش که هنرمند بی ادعایی بود آموخت. در سن جوانی نخستین اثرش را به سفارش صاحب قهوه‌خانه ای در محله سید اسماعیل تهران که مشهدی صفر اسکندری نام داشت خلق کرد. این پرده‌ها که شامل تصاویری از حماسه عاشورا بودند بسیار مورد توجه مردم قرار گرفتند. جنگ هفت لشگر و رستم و سهراب از دیگر آثار او بودند که در سال ۱۳۱۲ در قهوه‌خانه های بازار نصب شدند و شهرت او را دو چندان کردند. مردم ساعت ها در این قهوه‌خانه ها می‌نشستند و چشم در چشم رستم و سهراب چای قند پهلو می‌نوشیدند.

چایخانه‌ها اولین گالری‌های تهران بودند!

استاد محمد مدبر از دیگر نقاشان قهوه‌خانه‌ای بنام دوره پهلوی اول بود. آثار او بیشتر مضامین مذهبی داشت و مردم برای دیدن پرده‌های نقاشی او مهمان قهوه خانه های سرپل دربند، قهوه خانه مشهدی صفر در بازار سید اسماعیل و قهوه‌خانه عباس تکیه در چهارراه لاله‌زار می‌شدند.

چایخانه‌ها اولین گالری‌های تهران بودند!

وقتی لوطی و عنترش از سکه افتادند

جاذبه نقاشی قهوه‌خانه ای در کنار داستان‌های مهیج نقال‌ها که پر از تعلیق و روایت حماسه بودند کم کم لوطی ها و عنترها و معرکه گیرها را از قهوه‌خانه ها بیرون راند و بازارشان را سکه کرد. مردم به قهوه‌خانه می‌رفتند تا غرق در لذت شنیدن داستان گذر سیاوش از آتش گلویی تازه و استخوانی سبک کنند. این داستان‌ها هیچ گاه برای آن ها تکراری نمی‌شد. چرا که نقال‌ها هر بار با ایجاد تعلیق‌ها و الحان مختلف پای پرده های نقاشی شنونده را درگیر روایت های  پیچاپیچ داستان های حماسی می‌کردند. از دهه ۴۰ به بعد بود که پای پرده های نقاشی مصیبت اهل بیت در روز عاشورا به مهم‌ترین تکیه‌های بازار باز شد. چند ماه مانده به ماه‌های محرم و صفر بازار نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای گرم می‌شد. تکیه داران معروف تهران از این هنرمندان می خواستند که برای تزیین دیوارهای سیاهه زده تکیه‌شان پرده‌ای از نبرد ۷۲ تن در روز عاشورا بکشند. تکیه‌ها و قهوه‌خانه ها اماکنی بودند که مردم حرمت زیادی برای شان قائل می‌شدند و بخشی از تقدس نقاشی قهوه‌خانه ای را باید به حساب حرمت همین مکان ها دانست.

چایخانه‌ها اولین گالری‌های تهران بودند!

 قدیمی‌ترین قهوه‌خانه های پایتخت در بازار تهران

کسبه و مردم کوچه و بازار و لوطی‌های هر محله پای ثابت قهوه‌خانه های قدیمی بودند. قهوه‌خانه یوزباشی، قهوه خانه قنبر، قهوه‌خانه تنبل باشی، قهوه‌خانه عرش و قهوه‌خانه پهلوان ولی از معروف‌ترین چایخانه‌های تهران بودند که در آن ها بساط نقالی و شعر خوانی و بازی‌های دسته جمعی رسمی همیشگی بود. رد برخی از قهوه‌خانه‌های قدیمی هنوز هم در گذرهای باریک اطراف محله های پامنار، چهارراه سیروس، پاچنار، امامزاده یحیی، عودلاجان و زنبورک‌خانه باقی مانده است. اما بیشتر آن ها چند پارچه زمین شدند و حالا به شمایل حجره‌هایی با پاخور بالا درآمده‌اند و از آن ها تنها اسمی و رسمی به یادگار مانده است.

چایخانه‌ها اولین گالری‌های تهران بودند!