عمان

درباره عمان

سلطان‌نشین عُمان (به عربی: سلطنة عمان) کشوری پادشاهی است در خاور شبه جزیره عربستان. پایتخت این کشور شهر مسقط است. عمان از خاور به دریای عرب و از شمال به دریای عمان منتهی می‌شود. این کشور از جنوب با یمن و از باختر با عربستان سعودی و امارت متحده عربی همسایه است. عمان همچنین دارای مرز دریایی با ایران است.[۱][۲]

این کشور دارای دو برون‌بوم است. بخش کوچکی از عمان در قسمت جنوبی تنگه هرمز قرار دارد که مسندم نام دارد. این بخش از سرزمین اصلی جدا افتاده‌است. برون بوم دیگر مدحاء نام دارد که توسط امارات متحده عربی احاطه شده‌است.[۱]

از سده ۱۷ میلادی عمان دارای پادشاهی خودکفا بوده‌است. در سده ۱۹ میلادی این کشور در اوج قدرت خود بوده‌است. با کاهش قدرت در سده بیستم میلادی این کشور تحت تأثیر و نفوذ گسترده پادشاهی بریتانیای کبیر قرار گرفت اما هیچگاه به شکل رسمی بخشی از آن نگردید. عمان پیوند گسترده نظامی و سیاسی با ایالات متحده آمریکا و پادشاهی بریتانیای بزرگ دارد ولی سیاست خارجی آزادانه‌ای درپیش می‌گیرد. فرمانروایی این کشور پادشاهی بی چون و چراست اما پارلمان نیز نقش قانون‌گذاری و بازرسی اندکی دارد.

همانند سایر کشورهای عربی خلیج فارس منبع اصلی درآمد کشور، نفت است. هر چند نسبت به همسایگان، این کشور تولیدکننده متوسطی است. کشاورزی و ماهی‌گیری نیز دو منبع مهم درآمد در عمان هستند. منبع جایگزین دیگر گردشگری است.

نام :

سرزمین فعلی عمان در طول تاریخ به نام‌های مختلفی نامیده شده‌است. اما بارزترین نام‌ها مگان و تغییر یافته آن مجان بوده‌است. مجان در زمان‌های قدیم تر نام ایالتی در جنوب ایران بوده‌است که بعدها به آن مکران نیز گفته‌اند همین نام را به منطقه عمان فعلی نیز این نام ارتباط زیادی با صنعت کشتی‌سازی و معادن مس «نحاس» در زبان سومریان داشته‌است. همچنین مدتی نام عمان «مزون» بوده‌است بخاطر وجود تعداد زیادی از چشمه‌های آب شیرین در این مناطق. همچنین «عمان» نام مکانی بسیار قدیمی بوده‌است در یمن و از آنجا قبائل عربی بعد از ویران شدن سد مأرب به عمان مهاجرت نموده‌اند. اما بعضی از مورخان نوشته‌اند که علت نام‌گذاری عمان به (عمان بن سبأ بن یغثان بن ابراهیم).[۳][۴]

تاریخ :

تاریخ عمان به دوران بسیار دور بر می‌گردد. به گفته باستانشناسان تاریخ عمان به هزاره دوازدهم قبل از میلاد بر می‌گردد. در آن دوران عمان تازه از عصر یخبندان خارج شده بود. درآن دوران عمان سرزمینی سرسبز و حاصلخیز و پربار بوده‌است. در نتیجه حفریات و کنجکاوی در مناطق مختلف باستانی و قبرستان‌های ولایت بریمی در منطقه ظاهره و ولایت ابراء در منطقه شرقیه و محوت در منطقه وسطی و نزوی در منطقه داخلیه و دیگر مناطق سلطنت عمان و به ویژه مناطق ساحلی. از این حفریات پیدا می‌شود که عمان درآن دوران روابط تجارتی گسترده‌ای در مابین ایران و هند و میان‌رودان داشته‌است و این روابط تجارتی متین بوده‌است.[۵]

عمان درهزاره سوم قبل از میلاد

در هزاره سوم قبل از میلاد عمان به نام «مجان» مشهور بوده‌است. حسب دلاله گویش سومریان که به ساخت کشتی و معادن مس می‌گفتند. نوعی کشتی در عمان وجود دارد که بنام «مجان» معروف است. همچنین مس یکی از کالاهای تجارتی اصلی عمان بوده که با کشتی‌های «مجان» بارکشی می‌شده‌است. در پی کنجاوی و حفریات در طول و عرض کشور عمان آثار معادن مس پیدا شده‌است. هم‌اکنون نیز مس یکی از منابع اصلی اقتصادی عمان به شما می‌آید. بعد از بازسازی توسط جانب دولت یکی از معادن مهم کشور است.خطای یادکرد: خطای یادکرد: برچسب تمام کنندهٔ </ref> بدون برچسب <ref> ().

عمان در دوران

در قرن ششم قبل از میلاد سپاهیان پارس (۵۵۰ _ ۵۳۰ ق م)، عمان را فتح نمودند. گفته شده که سازه قنات که به عربی به آن «اَلفَلجَ» و جمع آن «الأفلاج» می‌گویند در آن دوران احداث شده‌است. این‌گونه آبیاری در عمان شهرت فراوانی دارد و در حال حاضر صدها رشته قنات در کشور عمان وجود دارد. همچنین رشته دیگری از قنات نیز در عمان وجود دارد که به نام «داوودی» مشهور است. گفتاره‌است که «قنات داوودی» از ابتکار نبی الله داوود است.[۶][۲]

عمان در دوران ساسانیان

تاریخ عمان نشان می‌دهد که در دوران ساسانیان از سال‌های (۲۲۶_ ۶۱۰ م) عمان و یمن تحت حاکمیت امپراتوری ساسانی بوده‌است.[۷]

عمان و بنی ازد

در اواخر قرن سوم و اوائل قرن دوم قبل از میلاد سد مأرب در مملکت سبا ویران می‌شود. با ویران شدن سد شورشی اجتماعی واقتصادی برپا می‌شود و تمام مردم سبأ به مناطق اطراف پراکنده می‌شوند، و پس از ویرانی و انحطاط سد مأرب، قبیله بزرگ بنی ازد به عمان مهاجرت می‌کنند. در این کوچ بزرگ قبیله بنی ازد به سرپرستی بزرگ قوم مالک بن فهم الأزدی وارد عمان می‌شوند. بعد از مدتی و پس از استقرار در عمان بنی ازد دست به نبرد مسلحانه با دیگر اقوام بیگانه‌ای که در عمان وجود داشتند می‌زند و در مدت کوتاهی بنی ازد می‌تواند تمام بیگانگان از عمان خارج نماید و استقرار و امنیت در عمان برقرار نماید و اولین مملکت عربی در عمان بنیادگذاری کند.[۲] مهمترین جنگ بنی ازد با ایرانیان مقیم عمان بود که به جنگ سلوت مشهور است.

سلوت نام صحرایی است که در آن سپاهیان ازد به فرماندهی مالک بن فهم با ارتش ایرانی موجود در عمان در زمان امپراتوری دارا بن داراب یا همان داریوش سوم می‌جنگد و پس از چندین نبرد، ایرانیان را وادار به خروج از عمان می‌کند.[۸]

تاریخ نویسان عرب چنین می‌نویسند که بنی ازد پادشاهان کوه و صحرا بودند. این دودمان از پادشاهان بنام آلجلندی معروف بودند. سلسله پادشاهان آلجلندی در طول تاریخ عمان مشهور بوده‌اند.[۹]

عمان در دوران اسلام

در دوران حکمرانی «آلجلندی» اسلام وارد عمان شده‌است. درآن دوران محمد، عمرو بن العاص و ابازید الأنصاری برای دعوت مردم به اسلام به عمان می‌فرستد. درآن دوران پادشاه عمان جیفر الجلندی و برادرش عبد الجلندی بر عمان حکمران بودند. پادشاه عمان اسلام را پذیرفتند و مردم عمان یک پارچه به دین اسلام گرویدند و از آن به بعد عمان یکی از قلعه‌های بزرگ اسلام و از مدافعین اسلام در نبرد یمامه (یا همان جنگ‌های ردّه) بود.[۲]

بعد از وفات محمد بسیاری از اعراب شبه جزیره عربستان اسلام را رها نموده و به دین اجدادشان برگشتند. عمانیها برای غلبه بر این مردم در نبرد یمامه (یا همان جنگ‌های ردّه) شرکت داشتند. همچنین رجالات عمان در فتوحات اسلامی در عراق، ایران، هند، ایالت سند، شام، مصرد مراکش و اندلس نیز شرکت داشته‌اند.[۵]

عمانی‌ها در طول تاریخشان به تجارت مشهور بودند و کشتی‌های باری متعددی داشته‌اند و تا نقاطی دور دست و حتی حدود چین و شرق آفریقا رسیده بودند. در آن دوران صحار یکی از بنادر مهم تجارتی عمان بود و کشتی‌های تجارتی از این بندر مهم به سواحل آفریقا و مدغشقر (ماداگاسکار) و شرق اقصی رسیده بودند.

اما در نیمه قرن ششم هجری بنی نبهان منطقه داخلی پایتخت حکم خود قرار دادند و مناطق ساحلی را رها نمودند بنا براین پرتغالیها این مناطق را اشغال نمودند. حکم بنی نبهان در منطقه داخلی در قرن نهم هجری پایان یافت.

دین مردم عمان

تقریباً تمام عمانی‌ها مسلمان هستند. جامعیت مردم، اکثریت مردم عمان سنی هستند و اقلیت شیعه در امتداد منطقهٔ آل بیتی و ساحل مسقط زندگی می‌کند.[۵]

پرتغالی‌ها در عمان

در قرن ۱۶ میلادی پرتغالی‌ها از رأس الرجاء الصالح می‌گذرند و تقریباً بر تمام شهرهای ساحلی شرق آفریقا دست می‌یابند. سپس به ساحل هند و اقیانوس هند می‌رسند.

در سال ۱۵۰۷ میلادی پرتغالی‌ها بر عمان حمله می‌کنند و بعد از مقاومت شدید از جانب عمانی‌ها سر انجام موفق می‌شوند عمان را اشغال کنند. پرتغالی‌ها مدت یک قرن ونیم در عمان می‌مانند.[۴]

دولت یعرب‌ها

در سال ۱۶۲۴ دولت «یعاربه» به سرپرستی امام ناصر بن مرشد الیعربی تأسیس می‌شود. با به روی صحنه آمدن ناصر الیعربی در پی بیرون راندن پرتغالی‌ها از عمان می‌شود ولی درک می‌کند که بیرون راندن پرتغالی‌ها از عمان بدون همبستگی تمام مردم عمان امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین در آغاز می‌کوشد تمام مردم و طوایف عمان دور خود جمع‌آوری کند و سپس با پرتغالی‌ها وارد جنگ شود. بعد از همبستگی و گردهمایی عمانی‌ها و تقویت جبهه داخلی، امام ناصر بن مرشد الیعربی یقین داشت که نبرد با پرتغالی‌ها فقط یک معرکهٔ زمینی نیست و معرکهٔ آزادی در مقام اول است. همچنین می‌دانست که سِّر قوت پرتغالی‌ها در ناو دریایی ایشان است؛ بنابراین اولین کاری که انجام داد ساخت و تأسیس یک ناوگان بزرگ و قوی همچنین تأمین ذخیره و تجهیزات و مهمات و با تدبیر کامل و تهیه ما یحتاج جنگ با پرتغالی‌ها وارد نبرد شد.

در مدت کوتاهی چند شهر ساحلی از چنگ پرتغالی‌ها آزاد نمود؛ ولی مرگ به او امان نداد و درگذشت. پس از وین جانشینش امام سیف بن سلطان الیعربی راهش را ادامه داد و در سال ۱۶۴۹ میلادی توانست مسقط را از قبضهٔ پرتغالی‌ها رها سازد. بعد از آزادی مسقط تمام اردوگاه‌های پرتغالی‌ها یکی پس از دیگری سقوط کردند و سر انجام تمام عمان از قبضهٔ پرتغالی‌ها رها گردید. عمانی‌ها با آزادی بلادشان از تسلط پرتغالی‌ها اکتفا نکردند و قوای پرتغالی‌ها در سواحل هند و ساحل شرقی آفریقا و اقیانوس هند را تعقیب نمودند و توانستند در چند حملهٔ پی در پی قشون پرتغالی‌ها از این مناطق خارج کنند تا اینکه سر انجام در سال ۱۶۹۸ میلادی پرتغالی‌ها برای همیشه از منطقه رانده شدند. با این عمل شجاعانه، عمانی‌ها توانستند نام عمان در صفحه درخشان تاریخ ثبت نمایند. در نتیجهٔ این پیروزی، یک دولت بزرگ و قدرتمند در عمان پدید آمد و باداشتن یک ناوگان بزرگ دریائی بر تمامی آب‌های منطقه تسلط یافتند. پس از آن عمانی‌ها صاحب بزرگ‌ترین ناوگان دریائی و تجارتی در اقیانوس هند بودند در آن دوران، همچنین حدود مملکت عمان تا ساحل شرقی آفریقا گسترش یافت و دولت عمان بر تمامی جزیره‌های این مناطق و ساحل آفریقا تا دهه شست از قرن بیستم بر این مناطق حاکم بودند. در این دوران عمان یکی از ثروتمندترین دولت منطقه بودند. در پی آن ده‌ها قنات برای آبیاری ایجاد نموند و به کشاورزی پرداختند و باغ‌های مرکبات متعدی ایجاد نمودند و برای حفاظت از منطقه سه دژ بزرگ و مهم در مناطق مختلف عمان بنا نهادند. قلعه‌های مذکور عبارت‌اند از: قلعه نزوی، حصن الحزم و حصن جبرین. باضافه دو قلعه مشهور قلعه می‌رانی و قلعه جلالی که بر شهر مسقط نظارت داشتند.[۴]

دولت آل بوسعید

پس از پیروزی بزرگ «العیاربه» در جنگ با پرتغالی‌ها مدتی عمان در آرامش و امنیت و استقرار می‌گذراند؛ ولی در اواخر حکومتی این خاندان اختلافاتی بروز می‌کند و ناامنی در مناطق داخلی شروع می‌شود. رفته رفته کشور دچار شورش و هرج ومرج می‌شود و آشوب و ناامنی آغاز می‌گردد. در اینجا احمد بن سعید البوسعیدی که والی شهر صحار بود علیه دولت الیعاربه قیام می‌کند.[۴]

احمد بن سعید توانست مردم صحار و رستاق دور خود جمع نماید و به کمک ایشان مخالفان خود از طریق خود بردارد و شکست دهد. در سال ۱۷۴۴ میلادی مردم و اهل الحل و العقد در رستاق اجتماع می‌کنند و احمد بن سعید بطور رسمی به رهبری برمی‌گزینند و به ایشان لقب «الامام احمد بن سعید» می‌دهند. این امامت و رهبری آغاز سلطنت پادشاهان آلبوسعیدی بود که تا امروز در حکم عمان ادامه دارند.[۴]

بعد از انتخاب الامام احمد بن سعید البوسعیدی به امامت و رهبری ولایت رستاق پایتخت حکم خود قرار داده و به انشاء و تأسیس یک قوه نظامی دریائی می‌پردازد که بتواند از مملکت حمایت نماید. همچنین شهر مسقط یکی از مراکز مهم تجارتی درآورده و ارتباط خاصی بین هند و آفریقا برقرار می‌نماید و نیروی دریائی ایشان بر تمام مناطق آبی نفوذ داشته‌است. در آن دوران مجموعه‌ای از دزدان دریائی از ملبار به کشتی‌های تجارتی حمله می‌کنند و کالاهای کشتی‌های تجارتی می‌ربایند. ایشان کشتی سرستون نیروی دریایی اش «الرحمان» را به دنبال آن‌ها می‌فرستند و رهبر دزدان دستگیر می‌کند. همچنین در سال ۱۷۵۵ میلادی وقتی که بغداد مورد حمله چپاولگران و شورشیان قرار گرفت به کمک والی بغداد می‌شتابد و شهر بصره از دست شورشیان آزاد می‌کند. پس از استقرار امنیت در عمان و مناطق دریائی و اطراف عمان، الامام احمد بن سعید در سال ۱۱۹۹ میلادی این دار فانی به درود حیات گفتند. پس از وفاتش پسرش بر مسند حکم می‌نشیند. سعید بن احمد بن سعید (۱۷۸۳–۱۷۸۴) میلادی حکمران عمان می‌شوند. پس از فوتش پسرش حمد بن سعید (۱۷۸۴–۱۷۹۲) میلادی حاکم عمان بودند. حمد بن سعید پایتخت خود را از رستاق به مسقط منتقل می‌کند و نفوذ خود را تا دریای شرقی آفریقا گسترش می‌دهد. پس از مرگش سلطان بن احمد بن سعید (۱۸۰۴–۱۷۹۲ میلادی) برجایش نشست.[۹][۱۰]

در دوران حکومتی سلطان بن احمد تعداد کشتی‌های نیروی دریائی عمانی دو برابر افزوده می‌شود. پس از سلطان بن احم، د السلطان سعید بن سلطان (۱۸۵۶–۱۸۰۴) میلادی بر مسند حکم می‌نشیند. در ایام حکم سعید بن سلطان قدرت نیروی دریائی عمان به اوج خود می‌رسد. السلطان سعید بن سلطان یکی از شخصیت‌های برجسته عمان با شخصیتی مدیر و سیاست‌مدار و جنگجویی شجاع و تاجر بود. مردی هشیار زیرک، حیله‌گر، مکار و دنیا دیده. شعارش این یود (آنچه نمی‌توانید با جنگ بدست بیاورید ممکن است با حیله و مکر بدست آورید). السید سعید بن سلطان در دوران حکم طولانی خود که ۵۲ سال بطول انجامید توانست امپراتوری گسترده‌ای تأسیس نماید که حدودش از شرق آفریقا تا ساحل ایران تشکیل می‌رسید. درآن دوران که طوفان جنگ و ستیز تمام منطقه را دربرگرفته بود او مانند یک ربانی ماهر و دنیا دیده توانست ثبات عمان را حفظ کند. در ابتدای حاکمیتش فقط قسمتی از خاک عمان و مقاطعات این دیار را زیر نفوذ داشت که راه‌های شنی اش را کاروانهای شتر با دشواری و نا امنی طی می‌کردند. اما در روز وفاتش یک امپراتوری قدرتمند و گسترده از خود برجای گذاشت. حدود امپراتوری وی از سواحل عمان، بندر گوادر، مکران، جزیره زنگبار و بمبا در ساحل شرقی آفریقا تا اجاره نمودن بندرعباس، جزیره قشم و جزیره هرمز در خلیج فارس و پیمان تجارتی بستن با حکومت انگلستان، فرانسه، هلند، پرتغال و ایالات متحده آمریکا.

در سال ۱۸۴۰ میلادی سعید بن سلطان نماینده شخصی خود احمد بن نعمان الکعبی را به عنوان اولین سفیر عرب به وسیله کشتی شخصی خود که به «سفینهٔ سلطانه» معروف بود به نیویورک فرستاد. این کشتی اولین کشتی عربی بود که به نیویورک می‌رفت.

السید سعید بن سلطان عشق خاصی به دریا داشت. می‌گویند که بیش از ۲۰ کشتی مخصوص داشته و دوران زندگی وی در دریا یعنی بیشتر از زندگی اش در خشکی بوده‌است. ازآنجا بود که به او لقب «السید البحار» (سید دریا) داده بودند. سعید بن سلطان بیشتر اوقات زندگی اش را در سفر و برفراز آب‌های دریا گذرانیده بو. لازم است ذکر شود که السلطان سعید بن سلطان هنگام وفاتش در سال ۱۸۵۶ میلادی نیز بر روی دریا در سفر از مسقط به زنگبار در کشتی شخصی خود «ویکتوریا» در دریای سیشیل بود.

پس از وفات السید سعید بن سلطان عمان دچار هرج و مرج شد. روزگاری بسیار درخشان و روزگاری تاریک ونا بسامان داشته‌است تا اینکه در ۲۳ ژوئیه سال ۱۹۷۰ سلطان قابوس بن سعید بن تیمور البوسعیدی بر مسند حکم می‌نشینند.[۱۰] زمامداری فردی وی سبب شده که حکومت تمام و کمال به خود وی وابسته باشد.

فرمانروایان :

۱ـ احمد بن سعید البوسعیدی
۲ـ سعید بن احمد بن سعید
۳ـ حمد بن سعید
۴ـ سلطان بن احمد بن سعید
۵ـ بدر بن سیف
۶ـ سعید بن سلطان بن احمد
۷ـ ثوینی بن سعید بن سلطان
۸ـ سالم بن ثوینی بن سعید
۹ـ عزان بن قیس بن عزان
۱۰ـ ترکی بن سعید بن سلطان
۱۱ـ فیصل بن ترکی بن سعید
۱۲ـ تیمور بن فیصل
۱۳ـ سعید بن تیمور
۱۴ـ قابوس بن سعید

جغرافیا :

کشور عمان از غرب به امارات متحده عربی و عربستان سعودی، از جنوب به یمن، از شمال به تنگه هرمز، و از سمت شرق به دریای عرب محدود می‌شود. عمان با مساحت ۳۰۹٬۵۰۰ کیلومتر مربع، سومین کشور بزرگ بعد از سعودی و یمن در شبه جزیره عربستان است. عمان در جنوب شرق این شبه‌جزیره قرار گرفته و تقریباً نیمه شرقی جنوب شبه‌جزیره عربستان را پوشانده است. خطوط ساحلی عمان ۱٬۷۰۰ کیلومتر طول دارند.

یک شنزار بیابانی بزرگ بیشتر مناطق مرکزی عمان را دربر گرفته‌است. دو منطقه کوهستانی در دو سوی این بیابان دیده می‌شود، یکی در شمال به نام رشته‌کوه حَجَر و دیگری در کرانه جنوب شرق کشور که کوه‌های ظفار هستند. بیشتر شهرهای اصلی کشور نیز در کوهپایه‌های این دو کوهستان قرار گرفته‌اند: مسقط (پایتخت)، صحار و صور در شمال، و صلاله در جنوب.

در میانه‌های کوهستان حجر، جبل اخضر قرار دارد که با ارتفاع ۳۰۷۵ متر بلندترین نقطه عمان و بلندترین نقطه در شرق شبه‌جزیره عربستان است. ارتفاعات این کوه رنگ‌های مختلفی دارد و به‌شکل پله‌پله است. این کوه در میان شنزارها و دشت و تپه‌ماهورهای بزرگ واقع شده‌است.

آب‌وهوای عمان در مناطق داخلی گرم و خشک و در امتداد کرانه‌ها شرجی است. در دوره‌های قدیم زمین‌شناسی، اقیانوس سطح عمان را پوشانده بود و به این خاطر سنگواره‌های متعدد صدف‌های دریایی و دیگر آبزیان در خاک بیابان‌های این کشور پراکنده است.

عمان از مناطق مناسب برای صخره‌نوردی است. بسیاری از صخره‌های سرزمین عمان در کف اقیانوس باستانی تتیس که میان ایران و عمان قرار داشت شکل گرفتند.[۶]

شبه‌جزیره مُسَندَم که به کشور عمان تعلق دارد، به‌طور جدا از خاک این کشور در جنوب تنگه راهبردی هرمز قرار گرفته‌است. امارات متحده عربی مسندم را از بقیه عمان جدا می‌کند. تنگه هرمز یکی از مهم‌ترین تنگه‌های جهان است.[۱۱]

کشور عمان همچنین دارای شهرستانی برون‌بومی است بنام شهرستان مدحاء که در خاک امارات متحده عربی واقع شده‌است به‌طوری‌که خاک امارات از چهار جهت این شهرستان را احاطه نموده‌است. جمعیت آن پیرامون ۲٬۶۰۰ نفر می‌باشد. همچنین دو روستا به نام‌های شیص و نحوه که از توابع امارت شارجه امارات متحده عربی هستند در میان اراضی این شهرستان واقع می‌باشد.

تقسیمات کشوری :

کشور عمان به نه واحد اداری بخش می‌گردد:

شماره استان مرکز استان تعداد شهرستان‌ها مساحت (کیلومتر۲)

Omani Governorates and Regions

۱ استان مسندم خصب ۴ ۱٬۸۰۰
۲ استان بریمی بریمی ۳ ۴٬۲۵۵
۳ منطقه باطنه صحاررستاق ۱۲ ۱۲٬۵۰۰
۴ استان مسقط مسقط ۶ ۳٬۹۰۰
۵ منطقه ظاهره عبری ۳ ۴۴٬۰۰۰
۶ منطقه داخلیه نزوی ۸ ۳۱٬۹۰۰
۷ منطقه شرقیه صورابرا ۱۱ ۳۶٬۴۰۰
۸ منطقه وسطی هیما ۴ ۷۹٬۷۰۰
۹ استان ظفار صلاله ۱۰ ۹۹٬۳۰۰

سیاست :

در عرصه سیاست خارجی عمان پیوسته به نوعی از ثبات محافظه‌کارانه در رویکردها و جهت‌گیری‌های بین‌المللی و منطقه‌ای مشهور بوده‌است. با این همه، ثبات و تمایز در سیاست خارجی عمان تا به حدی است که در سی و دو سال گذشته (از آزادسازی خرمشهر به این سو) بر خلاف اکثر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس کمتر تنشی در مناسبات مسقط و تهران به وجود آمده‌است. داشتن مناسبات نزدیک با تهران برای مسقط این فرصت را هم ایجاد می‌کرده که بتواند استقلال و امکان مانور خود را در برابر عربستان سعودی تا حدی حفظ کند.

روابط با ایران

اندکی پس از به قدرت رسیدن قابوس، او با شورش گروهی چپگرا در ایالت استان ظفار طی شورش ظفار مواجه شد ولی توانست با حمایت محمدرضا شاه پهلوی و ارتش ایران بر آن‌ها غلبه کند. از همین رو، او بقای تخت و تاج خود را تا حد زیادی مدیون ایران می‌داند.

بنا به اسناد ویکی‌لیکس، در حالی که در مناقشه بر سر برنامه هسته‌ای ایران بالا گرفت و بیشتر کشورهای عربی از آمریکا درخواست حمله به ایران را داشتند، عمان تلاش داشته تا نقش میانجیگر را بین ایران و آمریکا حتی از پیش از روی کار آمدن دولت باراک اوباما داشته باشد.

علاوه بر سابقه قدیمی روابط دو کشور، این که ایران و عمان بر دو سوی تنگه هرمز مسلط هستند هم عاملی مهم در حسن همجواری آن‌ها به‌شمار می‌رود. ثبات و آرامش این تنگه هم به لحاظ امنیت عمان و هم به دلیل اهمیت آن برای تدوام صدور نفت از خلیج فارس به جهان اهمیت زیادی دارد. همه این‌ها ایجاب می‌کند که مسقط روابط حسنه و عاری از تنشی با تهران داشته باشد و حتی بکوشد تنش‌های بالقوه خطرناک در روابط ایران با سایر کشورها را هم تا حد ممکن کاهش دهد.

همین مناسبات خوب با تهران سبب شده که به خصوص در دهه گذشته عمان نقش میانجیگرانه بی‌بدیل در مناسبات ایران و غرب برای آزادی گروگان‌ها و شهروندان زندانی دو طرف (مانند بازداشت سه شهروند آمریکایی در سال ۲۰۰۹ و آزادی شماری از افراد نزدیک به حکومت ایران از زندان‌های غرب) بازی کند.[۴]

اقتصاد :

کشور عمان با ۵٬۵ میلیارد بشکه ذخایر اثبات شده نفت خام، بیست و دومین کشور در جهان و هفتمین کشور در منطقه خاورمیانه از نظر میزان ذخایر نفت است.

این ذخایر به‌طور عمده در مناطق خشکی شمالی و مرکزی و در میدان‌های کوچک و پراکنده واقع شده‌اند. عمان با تولید حدود یک میلیون بشکه در روز، بیست و پنجمین تولیدکننده نفت خام جهان است. اقتصاد این کشور همانند تعداد زیادی از کشورهای خاورمیانه وابسته به درآمد نفت است. بیش از ۶۷ درصد از درآمد این کشور از صنایع نفت و گاز حاصل می‌شود. هرچند که طبق آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی عمان، در سال ۲۰۱۶ تنها ۲۶ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور مبتنی بر درآمدهای نفتی بوده‌است. مقصد اکثر محمولات نفت خام صادراتی عمان کشورهای چین، تایلند، کره جنوبی و ژاپن هستند. سامانه خط لوله عمان بیشتر روی تحویل نفت خام به تنها پایانه صادرات نفت این کشور در بندر فحل (میناء الفحل) متمرکز است. مهم‌ترین پروژه راهبردی نفتی این کشور تا سال ۲۰۲۱، طرح احداث یک پالایشگاه ۲۳۰ هزار بشکه‌ای با مشارکت شرکت نفت بین‌المللی کویت (KPI) به ارزش هفت میلیارد دلار، ساخت چندین مجتمع پتروشیمی در مجاورت این پالایشگاه و احداث مخازن ذخیره‌سازی نفت خام تا ظرفیت ۲۰۰ میلیون بشکه در منطقه الدقم است.[۱۲]

کالاهای صادراتی مهم عمان شامل نفت خام، صادرات مجدد کالا، ماهی، فلزات و پارچه است و کالاهای وارداتی مهم آن نیز شامل ماشین‌آلات و تجهیزات حمل و نقل، کالاهای صنعتی مواد غذایی و روغن صنعتی است.

مردم :

پیروان مذهب اباضیه اکثریت جمعیت عمان را تشکیل می‌دهند. این گروه از مسلمانان پیرو عبدالله بن اباض تمیمی بوده و در سراسر عمان سکونت گزیده‌اند. اهل سنت عمان در استان جنوبی ظفار و سور و نواحی اطراف آن حضور دارند. شیعیان به عنوان سومین گروه مذهبی عمان خود به سه گروه «عجم‌ها» و «لوایتا» و «بحارنه» تقسیم شده‌اند و بیشتر در امتداد ساحل باطنه و منطقه بین مسقط و مطرح زندگی می‌کنند. مسیحیان نیز در شهرهای مسقط و صلاله سکنی دارند.[۱۳]

این کشور در قرن نهم میلادی به اوج رونق خود رسید و با گذشت زمان این عظمت را از دست داد. اختلافات مذهبی و برخوردهای ناشی از آن که بین سنی‌ها و اباضی‌ها آغاز شده بود به مرور زمان به درگیری‌هایی بین امامت و سلطنت منجر شد.

با توجه به این که دین رسمی عمان اسلام است سایر ادیان نقشی در ساختار سیاسی کشور ندارند. در این میان اکثریت مردم عمان پیرو مذهب اباضی بوده و برتری در دست آن‌هاست. با توجه به این که از صدر اسلام تاکنون حکومت در عمان در دست رهبران مذهبی بوده امروزه نیز نفوذ مذهب در این کشور زیاد است و کشور طبق اصول شرعی فرقه اباضی اداره می‌شود. سلطان قابوس با وجود تلاش برای اداره مملکت به شکلی سکولار هنوز نتوانسته‌است در این زمینه به موفقیت دست یابد و شرایط حاکم بر جامعه کاملاً مذهبی و مبتنی بر اصول شرعی اباضیه است.[۱۳]

بلوچ‌ها یک سوم از جمعیت بومیان عمان را تشکیل می‌دهند. بخش اعظم سپاه عمان در جنگ علیه پرتغالی‌ها را بلوچ‌ها تشکیل می‌دادند. فتح مومباسا توسط ارتش سلطان عمان که اکثراً بلوچ بودند صورت گرفت. بلوچ‌های عمان در پست‌های حساس اداری و نظامی حضور دارند.

دیدبان حقوق بشر در گزارشی اعلام کرد حقوق بسیاری از زنان تانزانیایی که به عنوان خدمتکار در عمان یا امارات عربی متحده کار می‌کنند، پایمال می‌شود. طبق این گزارش، زنان تانزانیایی در این دو کشور عربی نه تنها دستمزد کافی بابت کار خود دریافت نمی‌کنند بلکه مورد سوء استفاده جنسی نیز قرار می‌گیرند. [۱۴]

منبع : ویکی پدیا