بحرین
درباره بحرین
پادشاهی بحرین کشوری است جزیرهای در خلیج پارس که ۶۶۵ کیلومتر مربع وسعت دارد. پایتخت آن منامه و زبان رسمی آن عربی است. بحرین به پنج استان بخش شده و تا ۳ ژوئیه ۲۰۰۲ دارای ۱۴ شهر بودهاست.
این کشور از ۳۳ جزیره شکل یافته که بیشتر آنها از دشتهای بیابانی تشکیل میشوند و بلندترین نقطه آن تنها ۱۲۲ متر بلندا دارد. بحرین آبوهوایی خشک با زمستانهایی معتدل و تابستانهایی بسیار گرم و رطوبتی دارد. نفت و گاز طبیعی و ماهی و مروارید از منابع طبیعی این کشور است اما کاهش ذخیره نفتی باعث شده تا بحرین در سالهای اخیر به سمت فرآوری و تصفیه نفت حرکت کرده و به یکی از مراکز بانکی بینالمللی تبدیل شود. شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه از سال ۱۹۹۹ قدرت را در این کشور در اختیار دارد و در سال ۲۰۰۲ کشور را به یک پادشاهی مشروطه تبدیل کرده و عنوان خود را از امیر به پادشاه تغییر داد. بر اساس برآورد سال ۲۰۰۹ جمعیت بحرین ۷۲۷٬۷۸۵ نفر بوده که ۲۳۵٬۱۰۸ نفر از آنها شهروندان خارجی هستند.[۳]
بحرین از سال ۱۷۸۳ تحت حکومت آل خلیفه قرار گرفتهاست، در حالیکه حکومت قاجار و پهلوی آن را بخشی از ایران میدانست. بحرین از سال ۱۸۲۰ میلادی تحت سرپرستی کشور بریتانیا درآمد و در سال ۱۹۷۱ اعلام استقلال کرد و ایران اولین کشوری بود که استقلال آن را به رسمیت شناخت.[۴]
تاریخ :
در گذشته به منطقه ساحلی جنوب خلیج فارس حد فاصل بصره تا بحرین امروزی بحرین گفته میشد (که شامل منطقهٔ احسا، در عربستان، هم بود).
باستان :
بحرین پیش از زمان ساسانیان در قلمرو ایران بود. از سال ۱۵۲۲ تا ۱۶۰۲ بحرین مدتی در اشغال پرتغالیها قرارگرفت.
معاصر :
در سال ۱۶۰۲ میلادی، پس از اخراج پرتغالیها توسط شاه عباس از خلیج فارس، دوباره حاکمیت ایران بر آن (به جز دورههای کوتاهی از حملهٔ عمانیها) تا سال ۱۷۸۳ میلادی ادامه پیدا کرد.[۴]
استقلال بحرین :
از سال ۱۷۸۳، جزیرهٔ بحرین به دست آل خلیفه (که از اعراب شبهجزیرهٔ عربستان بودند) افتاد که از قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ تحتالحمایهٔ انگلیس بودند.[۴] با این حال، در دوران قاجار و پهلوی، ایران هنوز مدعی مالکیت بر بحرین بود. در سال ۱۹۲۷ ایران در شکوائیهای رسمی به بریتانیا نسبت به قرارداد این کشور با سلطان نجد و حجاز (که پس از مدتی به عربستان سعودی تبدیل شد) اعتراض کرد. چون در بخشی از این پیمان، از «… تعهد به حفظ روابط دوستانه و صلحآمیز با سرزمینهای کویت و بحرین…» یاد شده بود. اما انگلیسیها امیر بحرین را حاکمی مستقل و جزیره و اهالی آن را تحتالحمایه دولت بریتانیا دانستند و مدعی شدند که ادعای حاکمیت ایران بر بحرین بر هیچ مبنای معتبری استوار نیست. ادعاهای ایران بر بحرین در سالهای بعد نیز ادامه یافت.
در حالی که موضع انگلستان در حمایت از استقلال بحرین با استقبال کشورهای عربی مواجه شده بود، دولت شوروی اعلان حاکمیت ایران بر بحرین را مورد تأیید رسمی قرار داد. در سال ۱۹۶۸ با تصمیم انگلیسیها به خروج نیروهای خود از منطقه شرق سوئز و خلیج فارس بحث بر سر وضعیت بحرین دوباره به اوج رسید. پیشنهاد انگلیسیها تشکیل فدراسیونی از قطر و بحرین و هفت امیرنشین حاشیه خلیج فارس بود که با مخالفت شدید ایران روبرو شد. در ۴ ژانویه ۱۹۶۹ شاه ایران در نشستی خبری در دهلی نو موضع معتدلتری اتخاذ کرده و از حق اهالی بومی برای تعیین سرنوشت خود از طریق یک همهپرسی سخن گفت؛ «… چنانچه مردم بحرین علاقهمند به الحاق به کشور من نباشند، ایران ادعای ارضی خود را نسبت به این جزیره پس خواهد گرفت…»، اما شیخ عیسی حاکم بحرین که میترسید چنین رفراندومی باعث ایجاد دشمنی و تنش بین ایرانیها و اعراب منطقه شود پیشنهاد شاه را رد کرده و پاسخ تهدیدآمیزی را از شاه دریافت کرد که در آن آمده بود ایران نه تنها استقلال بحرین را به رسمیت نمیشناسد بلکه در صورت عضویت آن در سازمان ملل از این سازمان خارج خواهد شد.[۴]
پس از چندین ماه مذاکرات محرمانه ایران در ۹ مارس ۱۹۷۰ (اسفند ۱۳۴۹) با درخواست از دبیرکل سازمان ملل برای اعمال مساعی جمیله به منظور تشخیص خواست واقعی مردم بحرین پیشقدم شد. ایران اعلام کرده بود نظر نمایندگان سازمان ملل را در صورتی که با تأیید شورای امنیت سازمان ملل همراه باشد خواهد پذیرفت. بریتانیا نیز از پیشنهاد استقبال کرده و اوتانت دبیرکل سازمان ملل هیئتی را به ریاست ویتوریا گیچاردی را مأمور انجام این کار کرد. هیئت سازمان ملل ادعا کرد که پس از گفتگو با طیف گستردهای از مقامات مذهبی و مدنی و مردم عادی اعلام کرد که تقریباً تمام مردم بحرین خواهان یک حکومت کاملاً مستقل هستند و اکثریت بزرگی از آنها آن را یک کشور عربی میدانند. این تصمیم در شورای امنیت تأیید شده و بحرین استقلال خود را در ۱۴ اوت ۱۹۷۱ اعلام کرد و ایران نیز اولین کشوری بود که آن را به رسمیت شناخت.[۴]
در بحرین، برای نظرخواهی از مردم برای استقلال به جای همهپرسی تنها به یک نظرسنجی بسنده شد.[۵][۶]
حسنین هیکل (محمد هیکل) میگوید: ملک فیصل پادشاه عربستان در آن زمان رهبری مذاکرات کشورهای عربی با ایران را در این باره برعهده گرفته بود، در آن زمان کشورهای عربی خواستار آن شدند تا بحرین که در آن زمان ۷۰ درصد جمعیتش را شیعیان تشکیل میدادند، به یک کشور عربی تبدیل شود و در مقابل این سه جزیره را که اکنون امارات متحده عربی مدعی مالکیت آن است به ایران واگذار شود.
این نویسنده سرشناس عربی افزود: حاکمان عرب در آن تاریخ به دنبال مقابله با توازن شیعی و عربی بودند و هرگز به فکر مالکیت جزایر سهگانه تنب کوچک و تنب بزرگ و ابوموسی نبودند
مساحت :
بحرین ۷۰۶ کیلومتر مربع مساحت دارد. از هفتصد کیلومتر مربع مساحت این کشور نزدیک به چهارصد کیلومترمربع آن بیابانی است.
بحرین به «جزیره یک میلیون نخل» نیز شهرت داشتهاست. بحرین شامل سه شهر یا به عبارت بهتر سه جزیره اصلی منامه و محرق و ستره است و منامه یعنی بزرگترین این جزایر پایتخت آن بهشمار میآید. در بحرین روستاهایی هم هست که در فاصلههای نزدیک به یکدیگر قرار دارند.
به دلیل وسعت کم بحرین مسولان این کشور کوچک اقدام به پر کردن دریا و افزایش وسعت سرزمین خود کردهاند و با ساختوسازهای هدفمند پیشرفت قابل توجهی داشتهاند.
استانها :
کشور بحرین ۵ استان دارد که عبارتاند از: عاصمه (استان پایتخت)، جنوبیه، شمالیه، وسطی و محرق.
جزایر حوار متعلق به بحرین که در نزدیکی قطر واقع شدهاند بخشی از استان جنوبیه هستند.
شهرها :
منامه
محرق
رفاع شرقی
رفاع غربی
مدینه حمد
شهرک عیسی
الحد
جدحفص
مدینة زاید
الزلاق
عراد
عالی (بحرین)
البدیع
ستره
حاکمان آل خلیفه :
آل خلیفه عبارتند از:
محمد بن خلیفه آل خلیفه (۱۷۶۵–۱۷۷۶)
خلیفه بن محمد آل خلیفه (۱۷۷۶–۱۷۸۳)
احمد بن محمد آل خلیفه(۱۷۸۳–۱۷۹۴)
سلمان بن احمد آل خلیفه (۱۷۹۴–۱۸۲۱)
عبدالله بن احمد آل خلیفه (۱۸۲۰- ۱۸۴۳)
محمد بن خلیفه بن سلمان آل خلیفه(۱۸۴۲- ۱۸۶۷)
علی بن خلیفه آل خلیفه(۱۸۶۷- ۱۸۶۹)
محمد بن عبدالله آل خلیفه(۱۸۶۹)
عیسی بن علی آل خلیفه (۱۸۶۹- ۱۹۳۲)
حمد بن عیسی بن علی آل خلیفه(۱۹۳۲- ۱۹۴۲)
سلمان بن حمد آلخلیفه(۱۹۴۲- ۱۹۶۱)
عیسی بن سلمان آل خلیفه(۱۹۶۱- ۱۹۹۹)
حمد بن عیسی آلخلیفه (۲۰۰۲ – تا امروز)
سیاست داخلی :
بحرین یک حکومت پادشاهی مشروطه است. پادشاه بهطور موروثی از خاندان آل خلیفه انتخاب میشود که از سال ۱۸۲۰ میلادی قدرت را در این جزیره به دست گرفت و اتحاد خود را با بریتانیا اعلام کردند. این کشور در سال ۱۹۷۱ استقلال خود را از سرپرستی بریتانیا اعلام کرد؛ و قانون اساسی فعلی این کشور در سال ۲۰۰۲ تصویب شدهاست. نظام حقوقی این کشور ترکیبی از حقوق اسلامی (فقه) و کامن لا انگلیسی است.
شاه یا امیر کنونی کشور حمد بن عیسی آل خلیفه است که از سال ۱۹۹۹ قدرت را در دست دارد؛ ولیعهد سلمان بن حمد، پسر وی است که در ۱۹۶۹ به دنیا آمده و ریاست دولت به عهدهٔ نخستوزیر خلیفه بن سلمان پسرعموی شاه است که از سال ۱۹۷۱ این مقام را دارد. قوهٔ مقننه دومجلسی این کشور (المجلس الوطنی) از مجلس شورا (مجلس الشوری) و مجلس نمایندگان (مجلس النواب) تشکیل میشود. هر دو مجلس ۴۰ عضو دارند. تمامی اعضای مجلس علیا (مجلس شورا) توسط شاه و تمامی اعضای مجلس سفلی (مجلس نمایندگان) با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند.[۷]
در بحرین حدود ۱۵ حزب سیاسی شامل احزاب مذهبی، لیبرال، چپ و بعثی وجود دارد.
برجستهترین حزب سیاسی شیعه جمعیت وفاق ملی اسلامی است که دکتر سعید شهابی از بنیانگذاران آن است. احزاب دیگر شیعه شامل حزب عمل اسلامی و حزب الرساله میباشند.
پس از انقلاب یاسمین در تونس که موجب فرار زین العابدین بن علی و همچنین انقلاب مردم مصر و سقوط حسنی مبارک، بحرینیها نیز به خیابان آمدند و به اعتراض عملکرد پادشاه این کشور پرداختند که نیروهای آل خلیفه و آل سعود به بازداشت و سرکوب مردم پرداختند.
سیاست خارجی :
این کشور یکی از اعضای اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس است.
مرکز ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در کشور بحرین قرار دارد.
اقتصاد :
بحرین کشور ثروتمندی نیست و حتی بخشی از انرژی آن توسط عربستان تأمین میشود. این دو کشور با یک پل ۲۵ کیلومتری که به نام پل شاه فهد معروف است و در سال ۱۹۸۶ افتتاح شد، به یکدیگر متصل میشوند.
امروزه، اقتصاد کشور بحرین وابسته به بانکداری، هواپیمایی موفق و خدمات فرودگاهی، بنادر مجهز صنعتی، صنایع ساخت و تعمیر کشتی و ناوها میباشد.
بحرین اولین کشور حوزه خلیج فارس است که نفت در آن اکتشاف شده ولی منابع نفت و گاز آن بسیار محدود است، اقتصاد سنتی بحرین وابسته به مروارید بوده اما در حال حاضر بیشتر درآمد ساکنان بحرین از بانکداری و گردشگری تأمین میگردد. به هر روی نفت و فراوردههای نفتی ۶۰٪ صادرات و درآمد دولت این کشور و همچنین ۳۰٪ تولید ناخالص داخلی بحرین را تشکیل میدهد. تنها صنعت سنگین داخلی این کشور تولید آلومینیوم است که در مقیاس فراوان تولید و عرضه میشود. بحرین رتبهٔ نخست تولید این محصول در خاورمیانه و رتبهٔ پنجم در سطح جهانی را داراست.[۸] واحد پول بحرین دینار است که هر یک دینار برابر با ۲/۶۵ دلار میباشد.
بر پایه گزاارش انجمن اقتصادی اجتماعی ملل غرب آسیا بحرین سریعترین رشد اقتصادی را در ژانویه ۲۰۰۶ در میان کشورهای عرب داشتهاست.[۹] همچنین بحرین آزادترین اقتصاد را در خاورمیانه و بیست و پنجمین در جهان را در سال ۲۰۰۶ بر پایه گزارش وال استریت ژورنال و پایه شاخصهای اقتصاد آزاد داشتهاست.[۱۰]
زبانها :
عربی زبان رسمی بحرین است گرچه زبان انگلیسی بهطور گستردهای در این کشور استفاده میشود.[۱۱] عربی بحرانی رایجترین گویش زبان عربیاست که توسط مردم به کار گرفته میشود. در میان جمعیت بحرینی و غیر بحرینی، بسیاری از مردم به فارسی، زبان رسمی ایران یا به اردو، زبان رسمی پاکستان و هند، صحبت میکنند.[۱۱] نپالی، زبان مالایالم، مالایالم و هندی در میان جوامع مهاجر رواج دارد.[۱۱]
مردم :
در سال ۲۰۰۱ اتباع این کشور ۶۲٫۴٪ جمعیت این کشور را تشکیل میدادند. در سرشماری سال ۲۰۰۱ جمعیت کل این کشور ۶۹۸٬۵۸۵ نفر بود که ۲۳۵٬۱۰۸ نفر معادل ۳۷٫۶٪ خارجی بودهٔاند. جمعیت خارجی کشور در سالهای اخیر رشد سریعی داشته و بر اساس برآورد دولتی در سال ۲۰۰۷ به ۵۱۱٬۸۶۴ معادل ۴۹٬۲۵٪ کل جمعیت در این سال رسیدهاست.
گروههای قومی بزرگ بحرین. به شرح زیر هستند:
بَحرانیها یا بحارنه عربهای بومی بحرین که شیعه هستند و بزرگترین گروه قومی این کشور را تشکیل میدهند. جمعیت آنها در سال ۱۹۹۵ در آمار اتنولوگ حدود ۳۰۰ هزار نفر برآورد شدهاست.[۱۲]
ایرانیان بحرین یا عجمها هم که اکثر آنان مهاجرانی هستند که بیش از چندین قرن است که از جنوب ایران از فارس و بوشهر به بحرین مهاجرت کردهاند و در این جزیره زندگی میکنند و به رغم سکونت طولانی در این جزیره، همچنان به فارسی صحبت میکنند.
هولهها بیشتر ایشان ایرانی سنی هستند.
بنیان (بونیان یا هنود) هندیهایی که از روزگاران دور به این جزیره آمده و بیشتر پیرو آئین هندو هستند.
عربهای آفریقایی که عمدتاً از شرق آفریقا آمده و بیشتر سنی هستند.
نجدیها عربهای سنی شهرنشین که از نجد در مرکز عربستان به آنجا آورده شدهاند.
بادیهنشینان عرب از جمله قبایلی چون عتوب و نعیم که مسلمان سنی هستند
اسلام دین رسمی بحرین است. بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۱ حدود ۸۱٫۲٪ کل جمعیت بحرین مسلمان، ۹٪ مسیحی (اتباع، مهاجران) و ۹٫۸٪ پیرو دیگر ادیان (بیشتر هندو) هستند.[۱۳] یک گروه کوچک بومی یهودی هم در این کشور زندگی میکنند.[۱۴]
آمارهای جمعیتی بر اساس سیا ورلد فکتبوک:
ساختار سنی (برآورد ۲۰۰۶):
۰ تا ۱۴ سال: ۲۷٫۴٪
۱۴ تا ۶۵ سال: ۶۹٫۱٪
۶۵ سال به بالا:۳٫۵ ٪
رشد جمعیت (برآورد ۲۰۰۶): ۱٫۴۵٪
نرخ زادوولد (برآورد ۲۰۰۶): ۱۷٫۸ در ۱۰۰۰
نرخ مرگومیر (برآورد ۲۰۰۶): ۴٫۴ در ۱۰۰۰
نسبت جنسیتی (برآورد ۲۰۰۶): ۱٫۰۳ مرد به ۱ زن
امید به زندگی (برآورد ۲۰۰۶):
مرد:۷۱٫۹۷
زن:۷۷ سال
کل: ۷۴٫۴۵
شیوع ایدز و اچآیوی در بزرگسالان (برآورد ۲۰۰۱): ۰٫۲٪
باسوادی در بالای ۱۵ سال (برآورد ۲۰۰۳):
مرد: ۹۱٫۹٪
زن: ۸۵٪
کل: ۸۹٫۱٪
زبانهای رایج: عربی، فارسی
مؤسسه بینالمللی پژوهشی CIRI آمریکا کشور بحرین پس از ایتالیا دولتها محدودیتهای معتدلی بر آزادی عبادت شهروندان خود اعمال میکنند.[۱۵]
احزاب و حرکات سیاسی :
جمعیت وفاق ملی اسلامی (شیعه)
حرکة حق حرکتی است که از جمعیت وفاق ملی اسلامی انشقاق یافتهاست (معارضة)
جمعیهٔ عمل وطنی دیمکراسی (وعد، یسار ی، لیبرالی)
جمعیهٔ أصالة إسلامی (سلفی)
جمعیهٔ منبر إٍسلامی (إخوان مسلمین)
العدالة الوطنیة (سنی)
جمعیهٔ منبر دیمکراسی تقدمی
راهها و ارتباطات :
پل شاه فهد و فرودگاه بینالمللی بحرین که در محرق قرار دارد. نام هواپیمایی بحرین [طیران الخلیج](GULF AIR) (هواپیمایی خلیج) است.
شاعران بحرین :
طرفه بن عبد
إبراهیم العریض
علی الجلاوی
آیات القرمزی
اماکن تاریخی بحرین :
قلعه بحرین (قلعة البحرین)
قلعه رفاع (قلعة الرفاع)
قلعه عراد (قلعة العراد)
موزه بحرین (متحف البحرین الوطنی)
مسجدخمیس
مسجد سیادی
جزیره حوار
خانه سیادی (بیت سیادی)
بابالبحرین
بر صخیر
خانه جسره (بیت الجسرة)
خانه شیخ عیسی بن علی (بیت الشیخ بن عیسی بن علی)
جاذبههای گردشگری :
سواحل بحرین بسیار دیدنی است و بسیاری از ورزشهای آبی در گرمای همیشگی آب خلیج فارس انجام میگیرد که قایقرانی و شیرجه در این آبها بسیار متداول است.
بیابانهای گرم بحرین و صدها درختهای خرمای این کشور نیز مشهور است.[۱۶]
منبع : ویکی پدیا
Short Link: